شمارهٔ ١٠ - ترجمه
بدوستی که نیاید امیدها همه راست
نه هر چه نیز بترسند از آن شود واقع
چو در میانه مرد و بلا شبی باشد
چه داند او که چه سازد بصبحدم صانع
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بدوستی که نیاید امیدها همه راست
نه هر چه نیز بترسند از آن شود واقع
هوش مصنوعی: در دوستی که نمیآید، تمام امیدها به حقیقت میپیوندند. نه اینکه هر چیزی که از آن بترسند حتماً حقیقت پیدا میکند.
چو در میانه مرد و بلا شبی باشد
چه داند او که چه سازد بصبحدم صانع
هوش مصنوعی: اگر مردی در میان مشکلات و سختیها قرار بگیرد، چگونه میتواند بفهمد که چه کار باید انجام دهد تا در روشنایی روز، سازندهای را بیابد؟