غزل شمارهٔ ۸۶
ای ز بیغمخواریت هردم دلم غمخوارهتر
نیست در دست غمت از من کسی بیچارهتر
مردم چشم مرا از حسرت لعل لبت
گردد از خون جگر هر دم به دم رخساره تر
در فراقت جامه از دل پاره میکردم ولیک
جامه را بگذاشتم کز جامه بُد جان پارهتر
از دلم از عشوههای غمزهٔ غمّاز تو
صبر شد آواره و آرام از او آوارهتر
چشم و لعلت بر دل من دعوی خون میکنند
گرچه خونخوار است لعلت چشم از او خونخوارهتر
معتدل گردد مشام از نزهت عود و گلاب
گر شود ز آب عذارت زلف را یک تاره تر
آب روی ابن حسام از چشمهسار چشم یافت
هم عفالله دیده کو دارد رخم همواره تر
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: منابع ابنحسام
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای ز بیغمخواریت هردم دلم غمخوارهتر
نیست در دست غمت از من کسی بیچارهتر
هوش مصنوعی: هر لحظه که از بیاعتنایی تو رنج میبرم، دل من بیشتر از قبل در غم و اندوه است. در این شرایط، هیچکس به اندازه من در سختی و بدبختی نیست.
مردم چشم مرا از حسرت لعل لبت
گردد از خون جگر هر دم به دم رخساره تر
هوش مصنوعی: مردم به خاطر زیبایی لبهای تو، چشم من پر از حسرت میشود و هر لحظه از دلتنگی، اشک من بر گونههایم جاری است.
در فراقت جامه از دل پاره میکردم ولیک
جامه را بگذاشتم کز جامه بُد جان پارهتر
هوش مصنوعی: در جدایی تو، از شدت درد دلم را پاره میکردم، اما تصمیم گرفتم که لباس را کنار بگذارم، زیرا آن لباس تنها باعث شد که درد جانم بیشتر شود.
از دلم از عشوههای غمزهٔ غمّاز تو
صبر شد آواره و آرام از او آوارهتر
هوش مصنوعی: دل من از زیباییها و ناز و عشوههای تو به قدری آزرده شده که دیگر نمیتواند آرام بگیرد و حتی بیشتر از قبل در بیقراری و آوارگی به سر میبرد.
چشم و لعلت بر دل من دعوی خون میکنند
گرچه خونخوار است لعلت چشم از او خونخوارهتر
هوش مصنوعی: چشم و دندانهای تو بر دل من ادعای خونریزی دارند، هرچند که دندانهایت خود نیشزنند، اما چشمهای تو از آنها نیز خونخوارتر هستند.
معتدل گردد مشام از نزهت عود و گلاب
گر شود ز آب عذارت زلف را یک تاره تر
هوش مصنوعی: بوی خوش بخور و گلاب به مشام میرسد و اگر ذراتی از آب عذارت بر یک تار موی تو بریزد، همه چیز متعادل و دلپذیر خواهد شد.
آب روی ابن حسام از چشمهسار چشم یافت
هم عفالله دیده کو دارد رخم همواره تر
هوش مصنوعی: ابن حسام از چشمانش آبی به دست آورد که نشاندهندهی لطافت و زیبایی است. بنابراین، او هیچگونه گناهی را بر خود نمیبیند و چهرهاش همیشه شاداب و تازه است.

ابن حسام خوسفی