گنجور

غزل شمارهٔ ۸

ای غافل از بلای دل مبتلای ما
جز مبتلا کسی نرسد در بلای ما
ممکن نباشد از سر کوی تو رفتنم
آری مقیّدست به زلف تو پای ما
حجاج اگر به کعبه بیت الحرم روند
ابروی توست قبله حاجت روای ما
ما معتکف به کوی توایم از سر صفا
موقوف آنکه سعی کنی بر صفای ما
دانم که درد عشق نباشد دوا پذیر
زحمت مکش طبیب ز بهر دوای ما
روز ازل که شادی و غم قسم کرده اند
شادی جان ما که غم آمد عطای ما
ابن حسام را ز دعا وصل تست امید
یا رب قرین کنی به اجابت دعای ما

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: منابع ابن‌حسام

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای غافل از بلای دل مبتلای ما
جز مبتلا کسی نرسد در بلای ما
هوش مصنوعی: ای کسی که از درد دل ما غافلی، جز کسی که خود در این درد گرفتار است، به مصیبت ما نمی‌تواند پی ببرد.
ممکن نباشد از سر کوی تو رفتنم
آری مقیّدست به زلف تو پای ما
هوش مصنوعی: نمی‌توانم از کوی تو دور شوم، زیرا پای من به زلف تو بسته شده است.
حجاج اگر به کعبه بیت الحرم روند
ابروی توست قبله حاجت روای ما
هوش مصنوعی: اگر حجاج به کعبه بروند، ابروی تو نشانگر و قبله درخواست‌ها و حاجت‌های ماست.
ما معتکف به کوی توایم از سر صفا
موقوف آنکه سعی کنی بر صفای ما
هوش مصنوعی: ما در کوی تو با تمام صفا و خلوص در حال اعتکاف هستیم، و انتظار داریم که تو نیز برای پاکی و صفای ما سعی کنی.
دانم که درد عشق نباشد دوا پذیر
زحمت مکش طبیب ز بهر دوای ما
هوش مصنوعی: می‌دانم که درد عشق درمان‌پذیر نیست، پس برای پیدا کردن درمان، خودت را به زحمت نینداز.
روز ازل که شادی و غم قسم کرده اند
شادی جان ما که غم آمد عطای ما
هوش مصنوعی: در روز ازل، وقتی که سرنوشت شادی و غم برای انسان‌ها مشخص شد، شادی برای روح ما ضروری بود و غم مثل یک وارث به ما تحمیل شد.
ابن حسام را ز دعا وصل تست امید
یا رب قرین کنی به اجابت دعای ما
هوش مصنوعی: ای خدای بزرگ، امیدواریم که دعای ما را اجابت کنی و ابن حسام را به وصال محبوب برسانی.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۸ به خوانش محمد ملکشاهی
غزل شمارهٔ ۸ به خوانش الیکا موسوی