گنجور

غزل شمارهٔ ۷۹

ما را به جای آب اگر از دیده خون رود
چون رفت جان هرآینه صبر و سکون رود
از گوشه ی جگر نرود داغ او مرا
آری ز سینه داغ جگرگوشه چون رود
سیماب آه من بکند چرخ را سیاه
گر آه من به گنبد سیمابگون رود
برکوه اگر نهند تحمل نیاورد
آنچ از غم تو بر دل زار و زبون رود
تریاک روزگار نباشد دوا رسان
انرا که زهر داغ تو اندر درون رود
چون دل به قوت ملکیّت برد شکیب
صبر از دریچه ی بشریّت برون رود
عقل جنون گرفته فروشد به کوی غم
ترسم که عقل درسرکارجنون رود
هردم زچشم من بچکد اشک لاله رنگ
درچشم کان خیال رخ لاله گون رود
کوروکبود چرخ که از جور روزگار
برمن هر آنچه می رود از چرخ دون رود
ابن حسام از در دولت پناه دوست
بر وعده ی پناهگه آخر برون رود

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: منابع ابن‌حسام

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما را به جای آب اگر از دیده خون رود
چون رفت جان هرآینه صبر و سکون رود
هوش مصنوعی: اگر به جای آب، از چشمان ما خون بریزد، وقتی که جان ما می‌رود، صبر و آرامش ما نیز از بین خواهد رفت.
از گوشه ی جگر نرود داغ او مرا
آری ز سینه داغ جگرگوشه چون رود
هوش مصنوعی: درد و غم عمیق من هرگز از دل خارج نمی‌شود، حتی اگر از سینه‌ام عشق و محبت فرزندم بیرون رود.
سیماب آه من بکند چرخ را سیاه
گر آه من به گنبد سیمابگون رود
هوش مصنوعی: اگر غم و اندوه من به آسمان برسد، موجب تیره و تار شدن چرخ (سرنوشت) می‌شود.
برکوه اگر نهند تحمل نیاورد
آنچ از غم تو بر دل زار و زبون رود
هوش مصنوعی: اگر بر کوه هم بگذارند، تاب این همه غم را نخواهد آورد، آنچه از غم تو بر دل ضعیف و زار من می‌گذرد.
تریاک روزگار نباشد دوا رسان
انرا که زهر داغ تو اندر درون رود
هوش مصنوعی: زندگی مانند تریاکی است که نمی‌تواند درمانی برای کسی باشد که درد شدیدی از جدایی یا غم در دل دارد.
چون دل به قوت ملکیّت برد شکیب
صبر از دریچه ی بشریّت برون رود
هوش مصنوعی: زمانی که دل به نیروی سلطنت و قدرت خود گرایش پیدا کند، تحمل و صبر انسانی از دروازه وجودش خارج می‌شود.
عقل جنون گرفته فروشد به کوی غم
ترسم که عقل درسرکارجنون رود
هوش مصنوعی: عقل دیوانه شده و در حال فروش خود در خیابان غم است. می‌ترسم که عقل هم در این آشفتگی به سمت جنون برود.
هردم زچشم من بچکد اشک لاله رنگ
درچشم کان خیال رخ لاله گون رود
هوش مصنوعی: هر لحظه اشکی به رنگ لاله از چشمانم می‌ریزد، چون یاد آن چهره‌ای به رنگ گل لاله به دلم می‌نشیند.
کوروکبود چرخ که از جور روزگار
برمن هر آنچه می رود از چرخ دون رود
هوش مصنوعی: این بیت بیان می‌کند که روزگار با ناملایمات و سختی‌ها به انسان آسیب می‌زند و هر چیزی که از چرخ زندگی می‌گذرد، به نوعی تحت تأثیر این ناملایمات قرار می‌گیرد. یعنی در زندگی، مشکلات و کاستی‌ها همواره وجود دارند و بر سر راه انسان قرار می‌گیرند.
ابن حسام از در دولت پناه دوست
بر وعده ی پناهگه آخر برون رود
هوش مصنوعی: ابن حسام به خاطر محبت و حفاظت دوستش، در نهایت از در شادی و موفقیت خارج می‌شود.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۷۹ به خوانش دریا قلیلی