غزل شمارهٔ ۶
ای به سر کوی تو مسکن و مأوی مرا
خاک درت خوشتر از جنت اعلی مرا
روی توام در نظر فکر توام در ضمیر
بهتر از این چون بود صورت و معنی مرا
گوشهنشینان کنند دعوی هر قبلهای
قبلهٔ ابروی توست کعبه دعوی مرا
دانهٔ خال تو شد راهزن زهد من
عشق تو بر باد داد خرمن تقوی مرا
من که شدم کشتهٔ آن بت عیسی سرشت
بو که حیاتی دهد از دم عیسی مرا
خاطر مسکین به هجر چون ره تسکین برد
گر ندهد مژدهای وصل تسلی مرا
گر شود ابن حسام در غم عشقش تمام
بس بود این دولت از دنیی و عقبی مرا
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: منابع ابنحسام
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای به سر کوی تو مسکن و مأوی مرا
خاک درت خوشتر از جنت اعلی مرا
هوش مصنوعی: ای کسی که سرای من در کنار توست، خاک زیر پای تو برای من از بهشت برتر و دلپذیرتر است.
روی توام در نظر فکر توام در ضمیر
بهتر از این چون بود صورت و معنی مرا
هوش مصنوعی: من همیشه در فکر تو هستم و چهرهات در نظر من است. این که چطور میتوان صورت و معنای من بهتر از این باشد، برایم سوالی است.
گوشهنشینان کنند دعوی هر قبلهای
قبلهٔ ابروی توست کعبه دعوی مرا
هوش مصنوعی: نشستههای گوشهنشین هر کدام مدعی هستند که زاویه نگاهشان نسبت به دنیا و معشوقشان، صحیح و والا است، اما برای من کعبه و قبله اصلی، ابروی توست که در حقیقت، نشانه عشق و آرزوهای من به شمار میرود.
دانهٔ خال تو شد راهزن زهد من
عشق تو بر باد داد خرمن تقوی مرا
هوش مصنوعی: خال و نازک دانهٔ تو سبب شد تا تقوای من به بازیچهٔ عشق تو تبدیل شود و مؤلفههای زهد و پارساییام را به باد دهد.
من که شدم کشتهٔ آن بت عیسی سرشت
بو که حیاتی دهد از دم عیسی مرا
هوش مصنوعی: من که فدای آن معشوقی شدم که مانند عیسی است، آیا او نمیتواند به من زندگی دوبارهای دهد؟
خاطر مسکین به هجر چون ره تسکین برد
گر ندهد مژدهای وصل تسلی مرا
هوش مصنوعی: دل بیچارهام در دوری معشوق به دنبال آرامش میگردد، اگر خبری از وصال او به من نرسد، دیگر چیزی نمیتواند مرا تسکین دهد.
گر شود ابن حسام در غم عشقش تمام
بس بود این دولت از دنیی و عقبی مرا
هوش مصنوعی: اگر ابن حسام در غم عشقش تمام شود، همین اندازه برای من از دنیا و آخرت کافی است.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۶ به خوانش محمد ملکشاهی
حاشیه ها
1398/02/06 21:05
سعید
در بیتِ ششم به نظر میاد بایست به جای «مژدهای» واژهی «مژدهی» قرار بگیره تا معنا درست باشه.
البته از اونچه در نسخ اومده خبر ندارم.