گنجور

غزل شمارهٔ ۵۶

گل به فصل بهار می خندد
سبزه بر مرغزار می خندد
غنچه ی دلگشای تنگ دهان
چون لب لعل یار می خندد
ابر بر لاله زار می گرید
لاله بر کوهسار می خندد
هرشکوفه که زینت چمن است
بر سر شاخسار می خندد
الفتی هست با بنفشه مرا
کوچو من سوگوار می خندد
لاله بر پای سرو چون منصور
مست در پای دار می خندد
وقت مردن چوشمع، ابن حسام
بادلی پر شرار می خندد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: منابع ابن‌حسام

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گل به فصل بهار می خندد
سبزه بر مرغزار می خندد
هوش مصنوعی: در بهار، گل‌ها به شکوفایی و زیبایی خود می‌بالند و با سرسبزی، سبزه‌ها نیز در دشت‌ها و چراگاه‌ها شادی و نشاط را نمایش می‌دهند.
غنچه ی دلگشای تنگ دهان
چون لب لعل یار می خندد
هوش مصنوعی: گلی که دل را شاد می‌کند و در دهان کوچکی است، چون لب‌های سرخ محبوب می‌خندد.
ابر بر لاله زار می گرید
لاله بر کوهسار می خندد
هوش مصنوعی: ابر در لاله‌زار اشک می‌ریزد، اما لاله در کوهستان به شادی می‌خندد.
هرشکوفه که زینت چمن است
بر سر شاخسار می خندد
هوش مصنوعی: هر شکوفه‌ای که زیبایی چمن را به دوش دارد، بر روی شاخه‌اش خوشحالی می‌کند و می‌خندد.
الفتی هست با بنفشه مرا
کوچو من سوگوار می خندد
هوش مصنوعی: دوستی با گل بنفشه‌ای دارم که در حالی که من ناراحت و غمگین هستم، به من می‌خندد.
لاله بر پای سرو چون منصور
مست در پای دار می خندد
هوش مصنوعی: گل لاله بر پای درخت سرو مانند منصور، که در زیر دار به دار آویخته شده است، با خوشحالی و شادی می‌خندد.
وقت مردن چوشمع، ابن حسام
بادلی پر شرار می خندد
هوش مصنوعی: زمانی که شمع در حال خاموش شدن است، ابن حسام با شور و شعف می‌خندد.