غزل شمارهٔ ۵۱
به جرعه ای که ز جام جهان نما بخشند
کرشمه ایست که صد جام جم به ما بخشند
نصیبه ای به گدایان مگر حواله شود
در ان مقام که صد گنج بی بها بخشند
به تیغ غمزه ی خوبان بنه سر تسلیم
که کشتگان چنین تیغ را بقا بخشند
زغیر قطع نظر کن که چشم ان داری
که از مکاشفه ی وحدتت لقا بخشند
اگر تو گوشه ی چشمی به ما کنی شاید
زخاک پای تو انجا که توتیا بخشند
دلا بیا که زدیوان فضل او روزی
کرام او به کرم رقعه ای به ما بخشند
اگرچه درگه لطف تو منزل جودست
پدید نیست که این منزلت کرا بخشند
به کوی دوست به دریوزه آید ابن حسام
بود که خلعت خاصی بدین گدا بخشند
مراکه غرقه ی دریای جرم و عصیانم
مگر به عصمت مردان آشنا بخشند
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: منابع ابنحسام
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به جرعه ای که ز جام جهان نما بخشند
کرشمه ایست که صد جام جم به ما بخشند
هوش مصنوعی: به یک جرعه از جام جادوئی که نمایشگر جهان است، لطف و زیباییای نهفته است که میتواند ارزشش به اندازه صد جام جمشید باشد.
نصیبه ای به گدایان مگر حواله شود
در ان مقام که صد گنج بی بها بخشند
هوش مصنوعی: در آن مقام، تنها آنهایی که شایستهاند میتوانند به گدایان تقدیر و بخششهایی به اندازه صد گنج باارزش بدهند.
به تیغ غمزه ی خوبان بنه سر تسلیم
که کشتگان چنین تیغ را بقا بخشند
هوش مصنوعی: برای زیبایی و جذابیت چشمان معشوق، لازم است که از خود تسلیم نشان دهی، زیرا کسانی که تحت تأثیر زیبایی قرار میگیرند، مانند افرادی که با این چشمان عاشق میشوند، عمری جاودان خواهند داشت.
زغیر قطع نظر کن که چشم ان داری
که از مکاشفه ی وحدتت لقا بخشند
هوش مصنوعی: به چیزهای غیر از خودت توجه نکن، چون تو چشمی داری که میتواند به تجربهی حقیقت واحدی دست یابد و تو را به وصال برساند.
اگر تو گوشه ی چشمی به ما کنی شاید
زخاک پای تو انجا که توتیا بخشند
هوش مصنوعی: اگر به ما یک نگاه بیندازی، شاید آن مکان که تو پای خود را میگذاری، جایی باشد که از آنجا زیبایی و روشنی به دنیا میآید.
دلا بیا که زدیوان فضل او روزی
کرام او به کرم رقعه ای به ما بخشند
هوش مصنوعی: ای دل، بیا که از لطف و فضل او، روزی از کرامتهایش به ما بر papel قطعهای هدیه دادهاند.
اگرچه درگه لطف تو منزل جودست
پدید نیست که این منزلت کرا بخشند
هوش مصنوعی: هرچند که در درگاه تو، رحمت و بخشش بر پا است، اما این مقام و منزلت را به هر کسی نمیتوان داد.
به کوی دوست به دریوزه آید ابن حسام
بود که خلعت خاصی بدین گدا بخشند
هوش مصنوعی: ابن حسام به امید دریافت یک هدیه ویژه، به کوی دوست میرود و مانند یک گدا در انتظار است.
مراکه غرقه ی دریای جرم و عصیانم
مگر به عصمت مردان آشنا بخشند
هوش مصنوعی: من در دریای گناهان و نافرمانیها غرق شدهام و تنها با کمک و پاکی مردان آشنا میتوانم نجات پیدا کنم.

ابن حسام خوسفی