غزل شمارهٔ ۴۹
بشکفت بر چمن گل عذرا عذار سرخ
وز جرم لاله شد کمر کوهسار سرخ
همچون خط تو شد طرف جویبار سبز
وز لاله صحن باغ چو رخسار یار سرخ
مطرب بساز پرده ی عشاق درحجاز
ساقی تو نیز عذر میار و می آر سرخ
گردون نگر که دامن این هفت خوان کند
هرشب به خون دیده ی اسفندیار سرخ
عطف هلالی فلکی بین که کرده اند
از خون خسروان فلک اقتدار سرخ
تا خون نکرد در جگر غنچه ی روزگار
گلگونه ی چمن نشد از روزگار سرخ
بر رهگذار دیده ز خون بسته ام دو جوی
ای بس که کرده ام رخ ازین رهگذار سرخ
از حسرت لب تو کند دیده دم به دم
رخسار زرد من چون گل نوبهار سرخ
کام از لبت که وعده ی ابن حسام بود
چشمش نگر که چون شد از این انتظار سرخ
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: منابع ابنحسام
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بشکفت بر چمن گل عذرا عذار سرخ
وز جرم لاله شد کمر کوهسار سرخ
هوش مصنوعی: در باغ، گل زیبای جوان با چهرهای سرخ شکوفا شد و دامن کوهها با رنگ سرخ لالهها آراسته گردید.
همچون خط تو شد طرف جویبار سبز
وز لاله صحن باغ چو رخسار یار سرخ
هوش مصنوعی: سیل سبز در کنار جویبار مانند خطی است که تو کشیدهای و در باغ، لالهها چهرهای سرخ مانند چهره یار دارند.
مطرب بساز پرده ی عشاق درحجاز
ساقی تو نیز عذر میار و می آر سرخ
هوش مصنوعی: بخوان آهنگ عشق را در سرزمین حجاز و ای ساقی، دیگر بهانه نیاور و شراب سرخ بیاور.
گردون نگر که دامن این هفت خوان کند
هرشب به خون دیده ی اسفندیار سرخ
هوش مصنوعی: به آسمان نگاه کن که هر شب دامن این هفت آسمان را با اشکهای دیدگان اسفندیار، رنگین و سرخ میکند.
عطف هلالی فلکی بین که کرده اند
از خون خسروان فلک اقتدار سرخ
هوش مصنوعی: به آسمان نگاه کن که هلالی همچون سرخی خون شاهان در آن به چشم میخورد. این تصویر نشاندهنده قدرت و عظمت آسمان است.
تا خون نکرد در جگر غنچه ی روزگار
گلگونه ی چمن نشد از روزگار سرخ
هوش مصنوعی: تا زمانی که غنچهی روزگار را نچرخاند و خونش را نریخت، گلهای چمن سرخ و زیبا نشدند.
بر رهگذار دیده ز خون بسته ام دو جوی
ای بس که کرده ام رخ ازین رهگذار سرخ
هوش مصنوعی: در طول مسیر زندگی، چشمانم از اشک و دلتنگی پر شده و به خاطر آنچه تجربه کردهام، چهرهام به شدت غمگین و دلشکسته است.
از حسرت لب تو کند دیده دم به دم
رخسار زرد من چون گل نوبهار سرخ
هوش مصنوعی: چشمم به خاطر آرزوی لبهای تو همیشه به حالت گریه است و چهرهام چون گلی که در بهار سرخ باشد، زرد و پژمرده به نظر میرسد.
کام از لبت که وعده ی ابن حسام بود
چشمش نگر که چون شد از این انتظار سرخ
هوش مصنوعی: کام من از لب تو بود، که وعدهای از ابن حسام بود. حال توجه کن که چشم او چگونه از این انتظار سرخ شده است.
حاشیه ها
1395/08/16 20:11
بابک
ضمن لزوم تصحیح فاصلهها، در بیت سوم مصرع دوم اشتباه تایپی وجود دارد:
ساقی تو نیز عذر میار و می آر سرخ

ابن حسام خوسفی