گنجور

غزل شمارهٔ ۲۲

سنبل تر دمیده بر گل دوست
بوی گل می‌دمد ز سنبل دوست
باد عنبر شمیم می‌گذرد
یافت بویی مگر ز کاکل دوست
هر تجمل که هست در خورشید
ذره ای نیست با تجمل دوست
به جفا از درش نخواهد رفت
دوستان را بود تحمّل دوست
هر کسی راه توشه‌ای بردند
ما برفتیم بر توکل دوست
قصهٔ زلف او دراز مکش
که درازست خود تطاول دوست
این رساله ز شعر ابن حسام
یاد می‌دار از ترسل دوست

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: منابع ابن‌حسام

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سنبل تر دمیده بر گل دوست
بوی گل می‌دمد ز سنبل دوست
هوش مصنوعی: گل سنبل بر روی گل دوست شکوفا شده و بوی خوش گل به خاطر سنبل دوست است.
باد عنبر شمیم می‌گذرد
یافت بویی مگر ز کاکل دوست
هوش مصنوعی: باد خوشبو و عطرآگینی در حال وزیدن است و به نظر می‌رسد که این بوی دل‌انگیز از موهای دوست محبوب من می‌آید.
هر تجمل که هست در خورشید
ذره ای نیست با تجمل دوست
هوش مصنوعی: هر نوع زینت و تجملی که وجود دارد، در مقایسه با زیبایی و جذابیت دوست، همچون ذره‌ای در برابر خورشید است.
به جفا از درش نخواهد رفت
دوستان را بود تحمّل دوست
هوش مصنوعی: دوستان به خاطر بی‌مهری و بی‌اعتنایی از در او خارج نخواهند شد، زیرا تحمل دوستی را دارند.
هر کسی راه توشه‌ای بردند
ما برفتیم بر توکل دوست
هوش مصنوعی: هر کسی با خود بار و توشه‌ای برداشت، ولی ما با توکل بر او دوست، به راه خود رفتیم.
قصهٔ زلف او دراز مکش
که درازست خود تطاول دوست
هوش مصنوعی: زیبایی و پیچیدگی زلف او را زیاد توصیف نکن، چرا که خود آن زیبایی و طولانی بودنش، نشان‌دهندهٔ عشق و علاقهٔ عمیق اوست.
این رساله ز شعر ابن حسام
یاد می‌دار از ترسل دوست
هوش مصنوعی: این نوشته از اشعار ابن حسام الهام گرفته شده و با این دوست مورد بحث قرار گرفته است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۲ به خوانش محمد ملکشاهی

حاشیه ها

1395/03/23 10:05
محمد ملکشاهی

با سلام
بعد از بیت سوم این بیت اضافه شود
به جفا از درش نخواهد رفت
دوستان را بود تحمّل دوست
با تشکر
---
پاسخ: با تشکر اضافه شد. ضمنا «دمید» در بیت اپل مطابق قرائت جنابعالی با «دمیده» جایگزین شد.