گنجور

فصل هفتم

قال‌الله تعالی: «رجال لا تلهیهم تجاره ولابیع عن ذکرالله».

و قال النبی صلی‌الله علیه و سلم: «التاجر الصدوق الامین یحشر مع الانبیاء والمرسلین یوم القیامه».

بدانک تجارت دو نوع است: تجارت دنیا و تجارت آخرت. و تجارت دنیا هم بر دو نوع است: یکی آنک از بهر نفع دنیاوی است و بس دوم آنک از بهر نفع آخرتی است. و نفع دنیاوی خود تبع بود که «من کان یرید حرث الاخره نزد دله فی حرثه».

اما آن تجارت که از برای نفع دنیاوی است و بس بغایت مذموم است و حاصلش بیحاصلی و وزر و وبال و حساب و تبعت آخرت ربح آن همه خسران است و زیادتش همه نقصان و سودش همه زیان.

زیاده المرء فی دنیاه نقصان
و ربحه غیر محض الخیر خسران

حق تعالی این تجارت را بالهوقرین میکند که «قل ما عندالله خیر من اللهو و من التجاره» و خواجه علیه‌السلام میفرماید «التجار یحشرون یوم القیامه فجارا الا من اتقی و بر وصدق» تاجران دنیا را که دریشان تقوی و نیکویی و صدق نبود فجار میخواند و حق تعالی میفرماید «و ان الفجار لفی جحیم یصلونها یوم الدین».

و اما آن تجارت که برای نفع آخرتی است آن است که حق تعالی میفرماید «رجال لاتلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکرالله ...» الایه و این آیت را مفسران دو معنی گفته‌اند: یکی آنک بتجارت آخرتی تعلق دارد یعنی مردانی‌اند که بصورت تجارت و بیع دنیاوی مشغول نشوند تا از خدای و ذکر خدای باز نمانند اینها بتجارت آخرت مشغولند نفس و مال بجملگی بذل راه حق تعالی کرد‌ه‌اند و بکلی از دنیا اعراض نموده. چنانک میفرماید «یا ایها الذین آمنو هل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم...» الی .

«ان کنتم تعلمون» معنی دوم آن است که بتجارت دنیاوی تعلق دارد ولیکن تجارتی که برای نفع آخرتی است. یعنی مردانی‌اند که صورت تجارت وبیع و شری بر صورت ایشان اگرچه رود ولیکن دل ایشان از ذکر خدای باز نماند. و تفسیر این آیت بدین معنی مناسب‌تر است زیرا که هم درین آیت میفرماید که «و اقام الصلوه و ایتاء الزکوه» و از نماز کردن و زکوه دادن باز نمانند. و زکوه وقتی توان داد که بتجارت دنیاوی مشغول بودند و الا آنک مال بکلی دربازد و از دنیا اعراض کند او زکوه نتواند داد.

پس شرایط آنک تجارت برای ربح آخرت کند و صحبت انبیا و رسل آن است که تقوی را شعار ودثار خویش سازد و مال را مال خدای داند و نیت آن کند که در مال خدای برای بندگان خدای بامر خدای و رضای خدای تصرف میکنم تا آنچ بران ربح پدید آید آن را بر بندگان خدای صرف کنم و خود را و عیال خود یکی از آن جمله شمارد.

و از امانت و دیانت هیچ دقیقه فرو نگذارد و در خرید و فروخت انصاف نگاه داردف بمساهله خرد و فروشد که خواجه علیه‌السلام میفرماید «رحم الله آمراسهل البیع و سهل الشری».

و البته در بیع و شری سوگند براست و دروغ نخورد که حق تعالی بایع حلاف را دشمن دارد. و بر اندک ربحی قناعت کند که برکت قرین قناعت است و حرمان قرین حرص که «الحریص محروم» و در امانت کوشد و از خیانت احتراز کند که خواجه علیه‌السلام میفرماید «الامانه تجر الرزق و الخیانه تجرالفقر» و متاع را دران وقت که خرد نکوهش نکند و دران وقت که فروشد مدح نگوید و عیب آن پنهان نکند و هنری که آن را باشد فرا ننماید و غلام نخرد و نفروشد که خریدن غلام معرض آفت وتهمت است و فروختن غلام نوعی از فتنه است وگفته‌اند «اتقوا مواضع التهم» الا غلامی سقط که از بهر سلاح یا خدمت دارند که خرید و فروخت آن سهل‌تر بود.

و بهرشهر که برسد باید که از مزارها و مواضع متبرک بپرسد و آنجا رود و بنیازی تمام زیارت آن بجای آرد و از زهاد و عباد و مشایخ و ایمه و گوشه‌نشینان و عزیزان هر شهری بحث کند و بهر جا برود و خدمت ایشان بصدق دریابد و هر کس را با ندک و بسیار تبرکی دلداری کند و آن را غنیمت شمرد که در سفر هیچ غنیمت و رای دریافت صحبت مردان حق و خدمت ایشان نیست و درویشان و ضعیفان را در هر شهر بآنچ تواند مدد کند.

و باید که از هر سفر که بکند یا بهر معامله و معارضه که در حضر کرده باشد آنچ ریح بودجمله در وجه خیرات نهد الا آنقدر که نفقه عیال کند و البته در بند جمع مال و ادخار و تکثیر نباشد که حق تعالی میفرماید «الذین یکنزون الذهب و الفضه و لا ینفقونها فی سبیل‌الله فبشرهم بعذاب الیم...» الی قوله «فذوقوا ما کنتم تکنزون».

بایدکه زندگانی چنان کند که چون وقت سفر آخرت در آید جمله سود و سرمایه خویش از پیش بفرستاده باشد تا از پس مال خویش تواند رفتن. همچون بازرگانی که بسفری خواهد رفت مال را از پیش بفرستد او را در شهر قرارو آرام نماند. و در ان کوشد که تا چگونه از پس مال برود و آن ساعت که وقت رحیل کاروان باشد او را ازان وقت خوشتر نبود. و چنان کند که آنچ از وی بازماند بقدر کفافی بفرزندان دهد و باقی وقفی و خیری کند که بعد از وی صدقه جاریه بود والا دریغ باشد که او رنج برد و دیگری برخورد.

در حدیث میآید از خواجه علیه‌السلام که روز قیامت آن حسرت که بر چهار کس باشد در عرصات بر اهل اولین و آخرین بر هیچ کس نبود: اول بر عالمی که جمعی بعلم او کار کرده باشند بقول او و او بعلم خویش کار نکرده باشد در عرصات بیند که آن جمع را ببهشت میبرند و او را بدوزخ. گوید آوخ اینها بعلم من کار کردند بهشت یافتند و من بعلم خویش کار نکردم دوزخ یافتم. دوم خواجه‌ای که بنده‌ای دارد خواجه بفساد مشغول شود و بنده بصلاح چون در عرصات بیند که غلام او را ببهشت میبرند و او را بدوزخ گوید آوخ بنده من طاعت کرد بهشت یافت و من خواجه او فساد کردم دوزخ یافتم.

سیم شخصی که طاعت بسیار کرده باشد از هر نوع اما بر کسی ظلم کرده بود و یکی را دشنام داده و از یکی بمظلمه‌ای برده و یکی را غیبت کرده و بهتان نهاده و یکی را زده ورنجانیده. چون در عرصات آید این خصمان میآیند یکی نماز میبرد ویکی روزه میبرد و یکی زکوه میبرد یکی حج تا آن شخص مفلس ماند از گناه آن خصمان برگیرند و بر گردان او نهند و او را بدوزخ میبرند و خصمان را ببهشت. گوید آوخ طاعت بسیار من کردم و گناه ایشان مرا بگناه ایشان بدوزخ میبرند و ایشان را بطاعت من ببهشت. چهارم صاحب مالی بود که مال بود که مال به رنج فراوان بدست آورد و نخورد و با خود نبرد اینجا بوارثی بگذارد. وارث بدان مال خیرات کند و صدقات دهد تا جمله در راه خدای صرف کند. هر دو را در عرصات آورند آن صاحب مال را بحساب آن مواخذت کنند و بسوبال آن بدوزخ برند و آن وارث را بخیرات آن ببهشت برند. صاحب مال گوید آوخ رنج من بردم و مال از حلال وحرام جمع کردم بوبال آن مرا بدوزخ میباید شد و از انتفاع آن دیگری بهشت میرود. هیچ قومی را این حسرت نبود که این چهار قوم را. پس سعی بلیغ باید کرد تا حق تعالی ازین آفات محفوظ دارد.

و بازرگان امین براستکاری و راست گفتاری و راست کرداری بدرجه رستگاری و رستگاران رسد. چنانک خواجه علیه‌السلام فرمود: «التاجر الصدوق...» الحدیث و راستکاری آن است که دل ونیت با خدای راست دارد و آنچ کند از بهر خدای کند. و راست گفتاری آن است که با خلق راست گوید و راست رو باشد و مکر و حیلت و خدیعت نکند. و راست‌کرداری آن است که بر جاده شریعت باشد و از روش طریقت نیز با خبر بود.

و گوش دارد تا جانب مصالح دنیا بر جانب مصالح دین درهیچ وقت مرجح نداردو در هیچ حالت بشغل دنیاوی از کار دینی باز نماند و در کل احوال ذاکر حق و طالب آخرت بود. تا ازان زمره باشد که حق جل وعلا میفرماید «رجال لا تلهیهم تجاره ولابیع عن ذکرالله» وحق تعالی ایشان را مردان میخواند یعنی هر که نه بدین مثابت است مرد نیست. هرکرا عقل و دین جمع شود جز بمقام مردی سر فرو نیارد و بجماشی این گنده پیر رعنای قتاله دنیا فریفته نشود. للشیخ شیخنا مجدالدین البغدادی قدس‌الله روحه‌العزیز.

عاقل چو بسیرت جهان در نگرد
اقبال زمانه را بیک جو نخرد
پیوسته دران بود که تا آخر کار
زین دام بلا چگونه بیرون گذرد

و صلی‌الله علی محمد و آله.

اطلاعات

قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قال‌الله تعالی: «رجال لا تلهیهم تجاره ولابیع عن ذکرالله».
هوش مصنوعی: خداوند متعال فرموده است: «مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش آنها را از یاد خدا غافل نمی‌کند.»
و قال النبی صلی‌الله علیه و سلم: «التاجر الصدوق الامین یحشر مع الانبیاء والمرسلین یوم القیامه».
هوش مصنوعی: پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «تاجر راستگو و امین در روز قیامت با پیامبران و فرستادگان الهی محشور خواهد شد».
بدانک تجارت دو نوع است: تجارت دنیا و تجارت آخرت. و تجارت دنیا هم بر دو نوع است: یکی آنک از بهر نفع دنیاوی است و بس دوم آنک از بهر نفع آخرتی است. و نفع دنیاوی خود تبع بود که «من کان یرید حرث الاخره نزد دله فی حرثه».
هوش مصنوعی: تجارت به دو دسته تقسیم می‌شود: یکی مربوط به دنیا و دیگری مربوط به آخرت. تجارت دنیوی هم به دو نوع تقسیم می‌شود: یک نوع برای کسب منفعت دنیوی و نوع دیگر برای کسب منفعت آخرتی. منفعت دنیوی به این معناست که اگر کسی فقط به دنبال به دست آوردن بهره‌های آخرتی باشد، در کارش موفق‌تر خواهد بود.
اما آن تجارت که از برای نفع دنیاوی است و بس بغایت مذموم است و حاصلش بیحاصلی و وزر و وبال و حساب و تبعت آخرت ربح آن همه خسران است و زیادتش همه نقصان و سودش همه زیان.
هوش مصنوعی: تجارت‌هایی که تنها به دنبال سود دنیوی هستند، بسیار نکوهیده و ناپسند محسوب می‌شوند. نتیجه چنین تجارت‌هایی اغلب بی‌فایده، زیان‌آور و باعث ایجاد مشکلات است. در نهایت، این نوع کسب‌وکارها موجب خسارت در آخرت نیز می‌شوند و هرچه در آنها به دست آورده شود، بیشتر به ضرر فرد خواهد بود.
زیاده المرء فی دنیاه نقصان
و ربحه غیر محض الخیر خسران
هوش مصنوعی: انسان هر چه بیشتر به دنیایش بپردازد، از ارزش‌های واقعی و معنوی خود فاصله می‌گیرد و آنچه در زندگی به دست می‌آورد، همیشه سود خالص نیست و می‌تواند به زیان او نیز منجر شود.
حق تعالی این تجارت را بالهوقرین میکند که «قل ما عندالله خیر من اللهو و من التجاره» و خواجه علیه‌السلام میفرماید «التجار یحشرون یوم القیامه فجارا الا من اتقی و بر وصدق» تاجران دنیا را که دریشان تقوی و نیکویی و صدق نبود فجار میخواند و حق تعالی میفرماید «و ان الفجار لفی جحیم یصلونها یوم الدین».
هوش مصنوعی: خداوند این تجارت را از نظر ارزش و اهمیت بالاتر می‌داند و می‌فرماید که آنچه نزد خداست، بهتر از لهو و تجارت است. همچنین، بزرگواران می‌فرمایند که تاجرانی که در روز قیامت محشور می‌شوند، غالباً فاسد هستند مگر آنهایی که تقوی، نیکی و صداقت داشته باشند. تاجران دنیا که از تقوا و اخلاق خوب و صداقت بی‌بهره هستند، در زمره فاسدان به شمار می‌آیند و خداوند اعلام می‌کند که این فاسدان در آتش جهنم در روز جزا قرار خواهند گرفت.
و اما آن تجارت که برای نفع آخرتی است آن است که حق تعالی میفرماید «رجال لاتلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکرالله ...» الایه و این آیت را مفسران دو معنی گفته‌اند: یکی آنک بتجارت آخرتی تعلق دارد یعنی مردانی‌اند که بصورت تجارت و بیع دنیاوی مشغول نشوند تا از خدای و ذکر خدای باز نمانند اینها بتجارت آخرت مشغولند نفس و مال بجملگی بذل راه حق تعالی کرد‌ه‌اند و بکلی از دنیا اعراض نموده. چنانک میفرماید «یا ایها الذین آمنو هل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم...» الی .
هوش مصنوعی: تجارت واقعی که به نفع آخرت است، تجارتی است که خداوند در قرآن اشاره کرده و می‌فرماید: «مردانی که تجارت و خرید و فروش آنان را از یاد خدا مشغول نمی‌کند...». مفسران این آیه دو تفسیر ارائه داده‌اند. یکی از آنها این است که این مردان کسانی هستند که به تجارت و کسب و کارهای دنیوی مشغول نمی‌شوند و از یاد خدا و ذکر او غافل نمی‌مانند. این افراد به تجارت آخرت مشغولند و تمام وجود و دارایی خود را برای راه خدا صرف کرده‌اند و به طور کلی از دنیای مادی فاصله گرفته‌اند. مانند آنچه خداوند می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، آیا می‌خواهید شما را به تجارتی راهنمایی کنم که شما را از عذاب دردناک نجات می‌دهد...».
«ان کنتم تعلمون» معنی دوم آن است که بتجارت دنیاوی تعلق دارد ولیکن تجارتی که برای نفع آخرتی است. یعنی مردانی‌اند که صورت تجارت وبیع و شری بر صورت ایشان اگرچه رود ولیکن دل ایشان از ذکر خدای باز نماند. و تفسیر این آیت بدین معنی مناسب‌تر است زیرا که هم درین آیت میفرماید که «و اقام الصلوه و ایتاء الزکوه» و از نماز کردن و زکوه دادن باز نمانند. و زکوه وقتی توان داد که بتجارت دنیاوی مشغول بودند و الا آنک مال بکلی دربازد و از دنیا اعراض کند او زکوه نتواند داد.
هوش مصنوعی: اگر شما علم دارید، معنی دیگر آن به تجارت دنیوی مربوط می‌شود، اما تجارتی که برای نفع آخرتی است. یعنی افرادی هستند که به ظاهر در کار تجارت و خرید و فروش مشغولند، اما قلبشان از یاد خدا غافل نیست. تفسیر این آیه به این معنی مناسب‌تر است، زیرا در این آیه گفته شده که «و اقام الصلوه و ایتاء الزکوه» و به نماز خواندن و زکات دادن مشغول هستند. زکات زمانی پرداخت می‌شود که فرد در تجارت دنیوی مشغول است، وگرنه اگر کسی کاملاً از دنیا دور باشد، نمی‌تواند زکات بدهد.
پس شرایط آنک تجارت برای ربح آخرت کند و صحبت انبیا و رسل آن است که تقوی را شعار ودثار خویش سازد و مال را مال خدای داند و نیت آن کند که در مال خدای برای بندگان خدای بامر خدای و رضای خدای تصرف میکنم تا آنچ بران ربح پدید آید آن را بر بندگان خدای صرف کنم و خود را و عیال خود یکی از آن جمله شمارد.
هوش مصنوعی: برای کسب ثواب در آخرت، انسان باید تجارت را بر مبنای تقوا و اصول انبیا و پیامبران انجام دهد. او باید مال را از آن خداوند بداند و نیتش این باشد که از مال خدا به نفع بندگان خدا و با رضای الهی استفاده کند. به این ترتیب، آنچه از سود به دست می‌آورد را برای کمک به بندگان خدا صرف کند و خود و خانواده‌اش را نیز جزو آن بندگان به حساب بیاورد.
و از امانت و دیانت هیچ دقیقه فرو نگذارد و در خرید و فروخت انصاف نگاه داردف بمساهله خرد و فروشد که خواجه علیه‌السلام میفرماید «رحم الله آمراسهل البیع و سهل الشری».
هوش مصنوعی: در انجام معاملات و در نگهداری امانت و دیانت، باید بسیار دقت کرد و انصاف را رعایت کرد. همچنین بهتر است که خرید و فروش به سادگی و بدون مشکل انجام شود؛ زیرا پیامبر (ص) فرمودند: «خداوند رحمت کند کسی را که خرید و فروش را آسان می‌سازد.»
و البته در بیع و شری سوگند براست و دروغ نخورد که حق تعالی بایع حلاف را دشمن دارد. و بر اندک ربحی قناعت کند که برکت قرین قناعت است و حرمان قرین حرص که «الحریص محروم» و در امانت کوشد و از خیانت احتراز کند که خواجه علیه‌السلام میفرماید «الامانه تجر الرزق و الخیانه تجرالفقر» و متاع را دران وقت که خرد نکوهش نکند و دران وقت که فروشد مدح نگوید و عیب آن پنهان نکند و هنری که آن را باشد فرا ننماید و غلام نخرد و نفروشد که خریدن غلام معرض آفت وتهمت است و فروختن غلام نوعی از فتنه است وگفته‌اند «اتقوا مواضع التهم» الا غلامی سقط که از بهر سلاح یا خدمت دارند که خرید و فروخت آن سهل‌تر بود.
هوش مصنوعی: در معاملات، برای صداقت و راستگویی اهمیت زیادی قائل شده و دروغ گفتن را ناپسند می‌دانند، زیرا خداوند از کسانی که در معاملاتشان خلاف می‌کنند، ناخشنود است. در این خصوص، بهتر است به حداقل سود قناعت شود، چرا که قناعت باعث برکت می‌شود و حرص و طمع به فقر منجر می‌گردد. همچنین، در امانتداری باید کوشید و از خیانت پرهیز کرد، زیرا امانت داری منجر به برکت و خیانت به فقر می‌انجامد. در فروش و خرید کالاها، باید از نکوهش و مدح غیر واقعی خودداری کرد و عیوب کالا را پنهان نکرد. همچنین، توصیه می‌شود که در خرید و فروش غلام یا کنیز احتیاط شود، زیرا این کار می‌تواند باعث تهمت و مشکلاتی شود، مگر اینکه فرد برای خدمت یا نیاز خاصی خریداری گردد که در این صورت، خرید و فروش آسان‌تر است.
و بهرشهر که برسد باید که از مزارها و مواضع متبرک بپرسد و آنجا رود و بنیازی تمام زیارت آن بجای آرد و از زهاد و عباد و مشایخ و ایمه و گوشه‌نشینان و عزیزان هر شهری بحث کند و بهر جا برود و خدمت ایشان بصدق دریابد و هر کس را با ندک و بسیار تبرکی دلداری کند و آن را غنیمت شمرد که در سفر هیچ غنیمت و رای دریافت صحبت مردان حق و خدمت ایشان نیست و درویشان و ضعیفان را در هر شهر بآنچ تواند مدد کند.
هوش مصنوعی: وقتی به هر شهری رسید، باید از مکان‌های مقدس و زیارتگاه‌ها بپرسد و به آنجا برود تا زیارت آن‌ها را به جا آورد. همچنین باید با زاهدان، عبادت‌کنندگان، مشایخ، امامان و کسانی که در گوشه‌نشینی به سر می‌برند گفت‌وگو کند و از تجارب و دانش آن‌ها بهره‌مند شود. هر جا که می‌رود، باید با تمام صداقت به خدمت آن‌ها بپردازد و به هر کسی که می‌تواند با هدایا و محبت دلگرمی دهد. در سفر، بزرگ‌ترین بهره‌برداری، کسب معرفت و نزدیکی با مردان حق و خدمت به آن‌هاست. همچنین باید به درویشان و نیازمندان در هر شهری کمک کند به هر اندازه که ممکن باشد.
و باید که از هر سفر که بکند یا بهر معامله و معارضه که در حضر کرده باشد آنچ ریح بودجمله در وجه خیرات نهد الا آنقدر که نفقه عیال کند و البته در بند جمع مال و ادخار و تکثیر نباشد که حق تعالی میفرماید «الذین یکنزون الذهب و الفضه و لا ینفقونها فی سبیل‌الله فبشرهم بعذاب الیم...» الی قوله «فذوقوا ما کنتم تکنزون».
هوش مصنوعی: هر کسی که به سفر برود یا در معامله‌ای شرکت کند، باید تمام درآمدهایی که به دست می‌آورد را صرف کارهای خیر کند، جز مقداری که برای مخارج خانواده‌اش لازم است. همچنین نباید به جمع‌آوری و انبار کردن ثروت بپردازد. خداوند در قرآن می‌فرماید: «کسانی که طلا و نقره را جمع‌آوری می‌کنند و در راه خدا خرج نمی‌کنند، آن‌ها را به عذاب دردناک بشارت بده.» و در ادامه آمده است: «پس طعم آنچه را که جمع کرده‌اید بچشید.»
بایدکه زندگانی چنان کند که چون وقت سفر آخرت در آید جمله سود و سرمایه خویش از پیش بفرستاده باشد تا از پس مال خویش تواند رفتن. همچون بازرگانی که بسفری خواهد رفت مال را از پیش بفرستد او را در شهر قرارو آرام نماند. و در ان کوشد که تا چگونه از پس مال برود و آن ساعت که وقت رحیل کاروان باشد او را ازان وقت خوشتر نبود. و چنان کند که آنچ از وی بازماند بقدر کفافی بفرزندان دهد و باقی وقفی و خیری کند که بعد از وی صدقه جاریه بود والا دریغ باشد که او رنج برد و دیگری برخورد.
هوش مصنوعی: باید زندگی‌ات را به گونه‌ای تنظیم کنی که وقتی وقت مرگ فرا می‌رسد، همهٔ دارایی و سرمایه‌ات را از قبل آماده کرده‌باشی تا بعد از مرگ، به راحتی به سوی آنچه که از دست داده‌ای بری. مانند بازرگانی که وقتی به سفر می‌رود، باید اموالش را قبل از سفر ارسال کند، زیرا در شهر مقصد نمی‌تواند به آرامش بماند. او تلاش می‌کند بداند چگونه برگردد و زمانی که زمان حرکت کاروان فرا می‌رسد، برای او از آن لحظه بهتر نیست. همچنین باید طوری عمل کند که آنچه را که از او باقی می‌ماند، به اندازه کافی به فرزندانش بدهد و باقی‌مانده را برای کارهای خیر و وقف بگذارد تا بعد از او به عنوان صدقه‌ای جاری ادامه داشته‌باشد؛ وگرنه جای تأسف است که او زحمت کشیده و دیگران از آن بهره‌مند شوند.
در حدیث میآید از خواجه علیه‌السلام که روز قیامت آن حسرت که بر چهار کس باشد در عرصات بر اهل اولین و آخرین بر هیچ کس نبود: اول بر عالمی که جمعی بعلم او کار کرده باشند بقول او و او بعلم خویش کار نکرده باشد در عرصات بیند که آن جمع را ببهشت میبرند و او را بدوزخ. گوید آوخ اینها بعلم من کار کردند بهشت یافتند و من بعلم خویش کار نکردم دوزخ یافتم. دوم خواجه‌ای که بنده‌ای دارد خواجه بفساد مشغول شود و بنده بصلاح چون در عرصات بیند که غلام او را ببهشت میبرند و او را بدوزخ گوید آوخ بنده من طاعت کرد بهشت یافت و من خواجه او فساد کردم دوزخ یافتم.
هوش مصنوعی: در روز قیامت، چهار گروه هستند که حسرت بزرگی خواهند داشت. نخستین گروه، علمایی هستند که مردم به علم آن‌ها عمل کرده و به بهشت رفته‌اند، اما خود آن عالم به علمش عمل نکرده و به دوزخ خواهد رفت. او در آن روز می‌بیند که افراد دیگر به دلیل عمل به علم او به بهشت رفته‌اند و خود او به خاطر نافرمانی از علمش در دوزخ است. دومین گروه خواجگانی هستند که بنده‌ای طاعت‌پیشه دارند. در حالی که خواجه به فساد مشغول است، بنده‌اش با اطاعت و کار نیک زندگی می‌کند. در آن روز، وقتی خواجه ببیند که بنده‌اش به بهشت می‌رود و او به دوزخ می‌رود، به حسرت می‌افتد که بنده‌اش به خاطر اطاعت از او به بهشت دست پیدا کرده، در حالی که او به خاطر فسادش به دوزخ رفته است.
سیم شخصی که طاعت بسیار کرده باشد از هر نوع اما بر کسی ظلم کرده بود و یکی را دشنام داده و از یکی بمظلمه‌ای برده و یکی را غیبت کرده و بهتان نهاده و یکی را زده ورنجانیده. چون در عرصات آید این خصمان میآیند یکی نماز میبرد ویکی روزه میبرد و یکی زکوه میبرد یکی حج تا آن شخص مفلس ماند از گناه آن خصمان برگیرند و بر گردان او نهند و او را بدوزخ میبرند و خصمان را ببهشت. گوید آوخ طاعت بسیار من کردم و گناه ایشان مرا بگناه ایشان بدوزخ میبرند و ایشان را بطاعت من ببهشت. چهارم صاحب مالی بود که مال بود که مال به رنج فراوان بدست آورد و نخورد و با خود نبرد اینجا بوارثی بگذارد. وارث بدان مال خیرات کند و صدقات دهد تا جمله در راه خدای صرف کند. هر دو را در عرصات آورند آن صاحب مال را بحساب آن مواخذت کنند و بسوبال آن بدوزخ برند و آن وارث را بخیرات آن ببهشت برند. صاحب مال گوید آوخ رنج من بردم و مال از حلال وحرام جمع کردم بوبال آن مرا بدوزخ میباید شد و از انتفاع آن دیگری بهشت میرود. هیچ قومی را این حسرت نبود که این چهار قوم را. پس سعی بلیغ باید کرد تا حق تعالی ازین آفات محفوظ دارد.
هوش مصنوعی: شخصی که اعمال نیک بسیار انجام داده اما در عین حال به دیگران ظلم کرده و دشنام داده، در روز قیامت با خصمانش مواجه می‌شود. هر یک از خصمان اعمال نیکی مانند نماز، روزه و زکات انجام داده‌اند و در نتیجه، او به خاطر گناهانش فقیر و بی‌چیز می‌شود و به جهنم می‌رود، در حالی که خصمانش به خاطر طاعت او به بهشت می‌روند. او از اینکه با وجود طاعاتش به جهنم می‌رود و دیگران به بهشت می‌روند، بسیار نگران و ناامید است. در مورد دیگری، صاحب مالی وجود دارد که با زحمت بسیار آن مال را به دست آورده و هیچگاه آن را برای خود مصرف نکرده و در نهایت آن را برای وارثانش گذاشته است. وارثان از آن مال برای کارهای خیریه و نیکوکارانه استفاده می‌کنند. زمانی که در روز قیامت آنها نیز آورده می‌شوند، صاحب مال به خاطر اعمالش مورد مؤاخذه قرار می‌گیرد و به جهنم فرستاده می‌شود، در حالی که وارثان به بهشت می‌روند. او نیز از اینکه با وجود زحماتش به جهنم میرود و دیگران از آن مال برای بهشت بهره می‌برند، دچار حسرت و افسوس است. این وضعیت، برای هیچ قومی به میزان این چهار گروه آزاردهنده نیست و به همین دلیل، باید سخت تلاش کرد تا خداوند از این مشکلات حفظ کند.
و بازرگان امین براستکاری و راست گفتاری و راست کرداری بدرجه رستگاری و رستگاران رسد. چنانک خواجه علیه‌السلام فرمود: «التاجر الصدوق...» الحدیث و راستکاری آن است که دل ونیت با خدای راست دارد و آنچ کند از بهر خدای کند. و راست گفتاری آن است که با خلق راست گوید و راست رو باشد و مکر و حیلت و خدیعت نکند. و راست‌کرداری آن است که بر جاده شریعت باشد و از روش طریقت نیز با خبر بود.
هوش مصنوعی: بازرگان صادق و راستکار به مقام رستگاری و حقیقت می‌رسد. چنان‌که امام علیه‌السلام فرموده‌اند: "بازرگان راستگو..." راستکاری یعنی این‌که دل و نیت بنده با خداوند راست و خالص باشد و هر کاری که انجام می‌دهد، تنها برای رضای خدا باشد. راست گفتاری به این معناست که با مردم صادقانه حرف بزند و رفتار او هم باید روشن و بدون نیرنگ باشد، به طوری که از فریفتن و فریب‌کاری دوری کند. راست‌کرداری به معنای پیروی از راه و اصول شریعت است و همچنین باید از روش و سیر و سلوک معنوی آگاهی داشته باشد.
و گوش دارد تا جانب مصالح دنیا بر جانب مصالح دین درهیچ وقت مرجح نداردو در هیچ حالت بشغل دنیاوی از کار دینی باز نماند و در کل احوال ذاکر حق و طالب آخرت بود. تا ازان زمره باشد که حق جل وعلا میفرماید «رجال لا تلهیهم تجاره ولابیع عن ذکرالله» وحق تعالی ایشان را مردان میخواند یعنی هر که نه بدین مثابت است مرد نیست. هرکرا عقل و دین جمع شود جز بمقام مردی سر فرو نیارد و بجماشی این گنده پیر رعنای قتاله دنیا فریفته نشود. للشیخ شیخنا مجدالدین البغدادی قدس‌الله روحه‌العزیز.
هوش مصنوعی: این متن به اهمیت تمرکز بر دین و معانی روحانی در زندگی اشاره دارد. شخصی که به مصالح دینی اهمیت می‌دهد و هیچ‌گاه به خاطر دنیا از کار دینی خود غافل نمی‌شود، در همه حال باید یاد خدا و طلب آخرت را در نظر داشته باشد. چنین فردی به عنوان «مرد» شناخته می‌شود، چرا که برتر از مشغله‌های دنیوی است. در واقع، کسی که عقل و دین را با هم دارد، هرگز سرش را در برابر مشکلات زندگی فرود نمی‌آورد و اجازه نمی‌دهد که جذابیت‌های دنیوی او را فریب دهد. این مضمون از شخصیت‌های معنوی نیز الهام گرفته شده است.
عاقل چو بسیرت جهان در نگرد
اقبال زمانه را بیک جو نخرد
هوش مصنوعی: افراد عاقل وقتی که به دور و بر خود و وضعیت دنیا نگریستند، به راحتی به خوشبختی یا بدبختی زمانه نمی‌پردازند و آن را بی‌غرض نمی‌خرند.
پیوسته دران بود که تا آخر کار
زین دام بلا چگونه بیرون گذرد
هوش مصنوعی: همواره در فکر این بود که چگونه می‌تواند از این دام سختی و مشکلات به بهترین شکل خارج شود.
و صلی‌الله علی محمد و آله.
هوش مصنوعی: و درود خداوند بر محمد و خانواده‌اش باد.