برگردان به زبان ساده
قال الله تعالی: «قال له موسی هل اتبعک علی ان تعلمنی مما علمت رشدا» و قال انبی صلیالله علیهو سلم: «الشیخ فی قومه کالنبی فی امته».
هوش مصنوعی: خداوند متعال در قرآن میفرماید: «موسی به او گفت: آیا میتوانم از تو پیروی کنم تا از علمهایی که به تو دادهای، چیزی یاد بگیرم؟» و همچنین پیامبر اسلام صلیالله علیهو سلم فرمودهاند: «سردار یک قوم مانند نبی در میان امتش است».
بدانک در سلوک راه دین و وصول بعالم یقین از شیخی کامل راهبر راهشناس صاحب ولایت صاحب تصرف گزیر نباشد. بیت
هوش مصنوعی: در مسیر دین و رسیدن به حقیقت یقین، نباید از یک شیخ کامل و راهنمایی که دارای شناخت و تصرف در امور معنوی است، دوری کرد.
از هر چه بجز می است کوتاهی به
وانگه ز کف بتان خر گاهی به
هوش مصنوعی: جز می، از هر چیز دیگری کوتاهی نکن، زیرا گاهی از دستبتان نیز، بیخیال میشود.
«اولیائی تحت قبایی لایعر فهم غیری». موسی را علیه الصلوه باکمال مرتبه نبوت و درجه رسالت و الوالعزمی در ابتدا ده سال ملازمت خدمت شعیب بمیبایست تا استحقاق شرف مکالمه حق یابد و بعد از انک بدولت کلیم اللهی و سعادت «وکتبناله فی الالواح من کل شی موعظه و تفصیلا لکل شی» رسیده بود و پیشوایی دوازده سبط بنیاسرائیل یافته و جملگی تورات از تلقین حضرت تلقی کرده دیگر باره دردبیرستان تعلم علم لدنی از معلم خضرالتماس ابجد متابعت میبایست کرد که «هل اتبعک علی ان تعلمنی مما علمت رشدا» و آنگه معلم او را اولین تخته الف بی «انک لن تستطیع معی صبرا» مینویسد. در واقعه نگر: بیت
هوش مصنوعی: موسی، که در بالاترین مرتبه نبوت و رسالت قرار داشت، ابتدا باید به مدت ده سال در خدمت شعیب میبود تا لایق صحبت با خدا گردد. پس از این مدت، به مقام کلیماللهی و سعادت رسید و رهبری دوازده قبیله بنیاسرائیل را بر عهده گرفت. او تمامی تعالیم تورات را از شعیب آموخت و سپس برای یادگیری علم الهی به محضر خضر رفت و از او درخواست کرد که از آنچه میداند به او بیاموزد. معلم نیز به او گفت که نمیتواند صبر کند و در واقع، با این جمله به او آموخت که گام به گام باید پیش برود.
سوری که درو هزار جان قربان است
چه جای دهل زنان بی سامان است
هوش مصنوعی: سوری که در آن هزاران جان برای آن فدا میشوند، چه نیازی به صدای دهل و شلوغی بیخود است؟
مفتون و مغرور و ممکور این راه کسی است که پندارد بادیه بی پایان کعبه وصال بسیر قدم بشری بیدلیل و بدرقه قطع توان کرد «هیهات هیهات لما توعدون». اگر چه در بدایت هدایت نه پیغمبر حاجت است نه بشیخ و آن تخم طلب است که در زمین دلها جز بتاثیر نظر عنابت نیفتد. خواجه علیه الصلوه چندانک توانست جهد نمود تا این تخم در زمین دل ابوطالب اندازد بیخدای نتوانست. با او گفتند «انک لا تهدی من احببت و لکن الله یهدی من یشاء»
هوش مصنوعی: کسیکه در این مسیر مفتون و مغرور است، گمان میکند که راه رسیدن به کعبه عشق، بیپایان است و انسان میتواند با قدمهایی بیدلیل و بدون همراهی به آن برسد. با وجود اینکه در آغاز راه هدایت نه نیازی به پیامبر است و نه به شیخ، اما آن بذر جستجو در دلها تنها با تأثیر نگاه الهی میروید. خواجه (دایی پیامبر) تمام تلاش خود را کرد تا این بذر را در دل ابو طالب بکارد، اما بدون یاری خدا این امر ممکن نبود. به او گفته شد که تو نمیتوانی کسی را که دوست داری هدایت کنی، اما خدا هر کس را که بخواهد هدایت میکند.
بخدای ار کسی تواند بود
بی خدای از خدای بر خوردار
هوش مصنوعی: اگر کسی بدون ایمان به خدا باشد، نمیتواند از نعمتهای خدا بهرهمند شود.
ولیکن هر کجا آن تخم پدید آمد در پرورش آن بپیغمبر و شیخ حاجت افتد که «وانک لتهدی الی صراط مستقیم».
هوش مصنوعی: اما هر کجا که آن تخم رشد کرد، در پرورش آن نیاز به راهنمایی از پیغمبر و شیخ وجود دارد، چرا که تو میتوانی به راه راست هدایت کنی.
بدانک احتیاج مرید سالک بشیخ و اصل از وجوهات بسیارست: و جه اول آنک راه ظاهر بکعبه صورت بیدلیلی راهشناس نمیتوان برد با آنک رونده آن راه هم دیده راه بین دارد هم قوت قدم هم راه ظاهرست و هم مسافت معین آنجا که راه حقیقت است صد و بیست و اند هزار نقطه و نبوت و عنصر رسالت قدم زدند نشان یک قدم ظاهر نیست. بیت.
هوش مصنوعی: برای پیشرفت در سیر و سلوک و رسیدن به مقصد، نیاز به راهنمایی از یک استاد و شیخ وجود دارد که این نیاز به دلایل مختلفی برمیگردد. یکی از دلایل این است که راه مستقیم و واضح به سوی حقیقت بدون شناخت راهنما قابل پیمایش نیست. فردی که به این مسیر میرود باید هم بینش لازم را داشته باشد و هم توانایی حرکت در راه را. همچنین، این مسیر بهخودیخود مسیر واضح و مشخصی دارد. اما در مسیر حقیقت، به طور مثال، نقاط زیادی وجود دارد که نیاز به شناخت عمیقتری دارند و نشاندهنده یک قدم ساده نخواهند بود.
مردان رهش بهمت و دیده روند
زان در ره عشق هیچ پی پیدا نیست
هوش مصنوعی: مردان در راه عشق با همت و بصیرت خود پیش میروند، اما در این مسیر هیچ نشانی از راهی مشخص وجود ندارد.
و مبتدی سالک این راه اول نه نظر دارد نه قدم با آنک ابتدا جمله را از دروازه ظلومی و جهولی بیرون بردند تا هیچ کس از خود دم بینایی و شناسایی این راه نزند. با خواجه کاینات میگفتند «ما کنت تدری ما الکتاب و لاالایمان ولکن جعلناه نورا نهدی من نشاء من عبادنا» بیابانی چنین بی پایان یقین باشد که بی دلیلی دیده بخش نتوان رفت.
هوش مصنوعی: مبتدی در این مسیر نه چیزی میبیند و نه قدمی برمیدارد، زیرا ابتدا باید از دنیای جهل و ظلمت خارج شود تا کسی به خود اجازه ندهد که ادعای بینایی و شناخت این راه را داشته باشد. در گفتگویی با معبود هستی آمده که «تو ندانستی کتاب چیست و ایمان چه معنایی دارد، اما ما آن را به عنوان نوری قرار دادیم تا هر که را بخواهیم از بندگان خود هدایت کنیم». بنابراین، این بیابان بیپایان یقین، جایی است که بدون داشتن دلیل و شناخت نمیتوان به آن وارد شد.
وجه دوم همچنانک در راه صورت سراق و قطاع الطریق بسیارند بیبدرقه نتوان رفت در راه حقیقت ز خارف دنیاوی «زین للناس حب الشهوات من- النسا و البنین و القناطیر المقنطره من الذهب و الفضه و الخیل المسومه و الانعام و الحرث». و نفس و هوای و اخوان السو و شیاطین جمله را هز نانند بیبدرقه صاحب ولایتی نتوان رفت.
هوش مصنوعی: در دنیای پر از temptations و وسوسهها، سفر به حقیقت بدون راهنما بسیار دشوار است. انسانها به زیباییها و لذتهای دنیوی، نظیر زن و فرزند و ثروت، وابسته هستند و تحت تأثیر نفس و خواستههای نادرست قرار دارند. این وضعیت نشان میدهد که تنها و بدون همراهی کسی که در مسیر معنوی و حقیقت قرار دارد، نمیتوان به راحتی در این راه گام برداشت.
وجه سیم آنک درین راه مز لات و آفات و شبهات بسیارست و عقبات گود بیشمار تا فلاسفه بتنهاروی چندین ورطه هایل شبهات افتادند و دین و ایمان بباد دادند. و همچنین دهری و طبایعی و بر اهمه و اهل تشبیه و معطله و اباحتیه و اهل هوا و بدع جمله آنند که بیشیخی و مقتدایی در سلوک این راه شروع کردند عقبات و مزلات نتوانستند کرد هر یک در وادی آفتی و شبهتی دیگر از راه بیفتادند و هلاک گشتند. بیت
هوش مصنوعی: در این مسیر، مشکلات و خطرات زیادی وجود دارد و موانع فراوانی پیش روی انسان قرار دارد. بسیاری از فلاسفه به آسانی در دام شبهات افتاده و دین و ایمان خود را از دست دادهاند. همچنین کسانی مانند دهریها، طبیعیگراها و افرادی که اهل تشبیه، معطله و اباحیگری هستند، بدون راهنمایی و مرشد وارد این راه شدند و نتوانستند از موانع عبور کنند. هر یک از آنها به نوعی درگیر مشکلات و شبهات جدیدی شدند و به هلاکت رسیدند.
تو چون موری و این راهی است همچون موی بت رویان
مرو زنهار بر تقلید و بر تخمین و بر عمیا
هوش مصنوعی: تو مانند مور هستی و این راه، راهی شبیه به موی زیبا به عشق است. مواظب باش که از تقلید و قیاسهای نادرست و تعصبهای ناآگاهانه دوری کنی.
صاحب سعادتانی که در حمایت ولایت مشایخ کامل سلوک کردهاند بسر جمله آفات و مز لات رسیدهاند و جملگی شبهات مطالعه کرده و باز دیده و دانسته که هر طایفهای را از اهل هوا و بدع از کدام مزله بدوزخ بردهاند. ولیکن آن صاحب سعادتان در پناه دولت صاحب ولایتان از ان مزلات بسلامت عبور کردهاند.
هوش مصنوعی: افرادی که در حمایت و راهنمایی مشایخ کامل سلوک کردهاند، به تمامی مشکلات و آفات رسیده و همه شبهات را بررسی کرده و آگاه شدهاند که هر گروهی از اهل هوس و بدعت به کدام گمراهی و عذاب خواهند رفت. اما این افراد خوشبخت در سایه ولایت بزرگانی که در اختیاردارند، بهخوبی از این مشکلات عبور کردهاند و سلامت باقی ماندهاند.
وجه چهارم آنک روندگان را از ابتلا و امتحان گوناگون که سر تا سر این راه از آن است وقفات و فترات بسیار افتد شیخی صاحب تصرف باید بتصرف ولایت مرید را از وقفه و فترت باز استاند و باز گرمی طلب و صدق ارادت درو پدید آرد و بلطایف الحیل قبض و ملالت تو فسردگی از طبع او بیرون برد و بعبارات و اشارات لطیف داعیه شوق در باطن او پدید آرد«و ذکر فان الذکری تنفع المومنین».
هوش مصنوعی: در مسیر اصلاح و رشد روحانی، افرادی که در این راه قدم میزنند ممکن است با چالشها و آزمایشهای مختلفی روبهرو شوند. در این بین، یک راهنما یا شیخ با توانمندی و تسلط خود باید کمک کند تا پیروان از این وقفهها و تنبلیها دور شوند و اشتیاق و صداقت در ارادت خود را به نمایش بگذارند. او باید با روشها و ترفندهای ظریف، کسلکننده و کسالت را از دل پیروان دور کند و با بیانهای لطیف، شوق و انگیزه را در آنها بیدار نماید. در نهایت، ذکر و یاد خداوند میتواند مومنین را در این مسیر یاری کند.
وجه پنجم آنک درین راه رونده را علل و امراض در نهاد پدید آید و بعضی مواد فاسد غالب شود و مزاج طلب وارادت انحراف پذیرد که بطبیب حاذق حاجت افتد تا بمعالجه بصواب در ازالت مرض و تسکین مواد کوشد والا از راه بازماند. بل که این آفات در ابتدا هر مریدی را حاصل باشد تا از الت آن طبیب اللقلوب بادویه صالحه نکند استطاعت سلوک ممکن نگردد.
هوش مصنوعی: در این مسیر، امکان دارد که دلایل و بیماریهایی در وجود انسان پدید آید و برخی مواد نامطلوب بر او غلبه کند. این تغییرات میتواند باعث انحراف در مزاج و خواستههای او شود و در این حالت، نیاز به یک پزشک ماهر احساس میشود تا با درمان صحیح بیماری و کاهش عوارض، به او کمک کند. در غیر این صورت، فرد نمیتواند به ادامه مسیر خود بپردازد. این مشکلات معمولاً برای هر فردی در آغاز راه پیش میآید و تا زمانی که آن پزشک با داروهای مناسب به درمان نپردازد، امکان ادامه سلوک برای او فراهم نخواهد بود.
و باز چون در راه بدین آفات و علل و یا ببعضی مبتلا شود بشیخ که طبیب حاذق است حاجت افتد و الا همچون دیگر روندگان در مقامی از مقامات بازماند و بآفتی معلول گردد که خوف خلل ایمان باشد. چنانک در هر منزل و مقام این راه صد هزار صادق و صدیق بیش منقطع شدهاند و بعلتها معلول گشته و ایمان بباد داده.
هوش مصنوعی: زمانی که فرد در مسیر زندگی با مشکلات و موانعی روبهرو میشود، به کمک یک درمانگر ماهر نیاز پیدا میکند؛ در غیر این صورت، مانند دیگران در یک نقطه از مسیر متوقف میشود و ممکن است دچار آسیبهایی شود که به ایمانش لطمه بزند. در هر مرحله از این مسیر، هزاران نفر راستگو و مطمئن دچار شکست شدهاند و به دلایل مختلف ایمانشان را از دست دادهاند.
وجه ششم آنک سالک درین راه ببعضی مقامات روحانی رسد که روح او از کسوت بشریت و لباس آب و گل مجرد شود و پر توی از ظهور آثار صفات حق بدو پیوندد و او بجملگی انوار و صفات نامتناهی روحانی بر سالک تجلی کند رسوم و اطلال باطل بشریت در زهوق آید «جا الحق و زهق الباطل» محقق گردد. درین مقام چون آینه دل صفا یافته است پذیرای عکس تجلی روح گردد ذوق «انا الحق» و «سبحانی» در خود بازیابد غرور پندار یافت کمال و وصول بمقصد حقیقی در وی پدید آید نظر عقل فهم و وهم او ادراک آن نکند البته که کسی از انبیا و اولیا ازین مقام فراتر رفته است. در چنین ورطهای اگرنه تصرفات ولایت شیخ که صورت لطف حق است دستگیر او شود خوف زوال ایمان باشد و آفت حلول و اتحاد هم درین مقام توقع توان داشت پس شیخی کامل واقعه- شناس باید تا او را بتصرف ولایت ازین پندار بیرون آرد و بیان مقام او کند و آنچ مافوق آن مقام است در نظر او آرد و بدان تشویق کند تا مرید ازین مزله خلاص یابد و دیگر باره روی براه نهد والا برین عقبه چنان بند شود که بهیچ وجه خلاص نتواند یافت والله اعلم.
هوش مصنوعی: سالک در مسیر سیر و سلوک به برخی مقامهای روحانی دست مییابد که در آنجا روح او از ویژگیهای بشری و جسم مادی جدا میشود و پرتو صفات الهی به او میتابد. در این حالت، تمامی نورها و صفات بینهایت روحانی بر او تجلی میکند و نشانههای فریبنده بشریت از بین میرود. در این مقام، دل به مانند آینهای صاف میشود و توانایی پذیرش تجلیات روح را پیدا میکند؛ او طعم «من حق هستم» و «سبحان الله» را در خود احساس میکند. اما در این مقام، غرور و تصورات بیاساس کمال حضور پیدا میکند و درک عقل و اندیشه او از درک این مقام ناتوان است. هیچ کس، حتی پیامبران و اولیای الهی، از این مقام فراتر نمیروند. در این حالت خطر زوال ایمان و ورود به آفتهای ناشی از اشتراک و اتحاد وجود دارد، بنابراین لازم است که او تحت هدایت یک شیخ کامل و آگاه باشد، تا با لطف الهی از این پندار رهایی یابد و به او مقامهای بالاتر را نشان دهد و تشویق کند تا از این وضعیت خطرناک نجات یابد؛ وگرنه ممکن است در این موقعیت گیر بیفتد و نتواند به هیچ شکل خلاص شود. تنها خداوند میداند.
وجه هفتم آنک رونده را در سلوک راه نمایشها از غیب پدید آید و وقایع برو گشاده شود و آن هر یک اشارتی بود از غیب بنقصان و زیادت مرید و دلالت سیر و فترت او و نشان صفا و کدورت دل و معرفت صفات ذمیمه و حمیده نفس و علامت حجب دنیاوی و آخرتی واحوال شیطانی و نفسانی و رحمانی و دیگر معنی از وقایع که در حد و حصر نیاید. و مبتدی برین هیچ وقوف ندارد و نشناسد زیراک این همه زبان غیب است و زبان غیب هم اهل غیب دانند شیخی باید موید بتأیید الهی و معلم بعلم تاویلات غیبی چنانک یوسف علیهالسلام گفت «رب قد آتیتنی من الملک و علمتنی من تاویل الاحادیث» تا بیان وقایع و کشف احوال مرید کند و او را بتدریج زبان غیب در آموزد و معلم و ترجمان او باشد و الا ازان اشارات و معارف محروم ماند و ترقی میسر نشود و معرفت مقامات حاصل نیاید.
هوش مصنوعی: در مسیری که روحسالار در جهان معنوی طی میکند، نشانههایی از عالم غیب نمایان میشود و وقایعی برای او آشکار میگردد. این نشانهها هرکدام به تنهایی از عالم غیب بیانگر کمبود و فزونی مرید، روند سیر او، و حالات روحیاش هستند. همچنین، میتوانند نمایانگر پاکی و آلایندگی دل، شناخت صفات زشت و نیک نفس، و اشاره به حجابهای دنیوی و آخرتی، و حالات شیطانی و انسانی و رحمانی باشند. این معانی و وقایع به قدری گسترده و عمیق هستند که نمیتوان به راحتی آنها را درک کرد. فرد مبتدی معمولاً از این امور بیخبر است و نمیتواند آنها را شناسایی کند، چراکه اینها زبان خاص عالم غیب است و تنها اهل این عالم میتوانند آن را بفهمند. برای درک این معانی و نشانهها، باید یک راهنما با تأیید الهی و آگاهی از علوم تأویل در اختیار باشد؛ مانند یوسف که گفت «پروردگارا، تو به من سلطنت دادهای و علم تأویل خوابها را آموختهای». چنین معلمی میتواند احوال و وقایع مرید را روشن سازد و او را به تدریج با زبان غیب آشنا کند. در غیر این صورت، فرد از درک این نشانهها و آموزهها محروم میماند و پیشرفت معنوی او ممکن نخواهد بود.
وجه هشتم آنک هر سالک که سیر بقدر قوت قدم خویش کند بالها مسافت یک مقام از مقامات این راه قطع نتواند کرد زیراکه روش مبتدی ازروش موران ضعیف کمتر باشد. بیت
هوش مصنوعی: هر سالکی که با توجه به توانایی خود در مسیر سلوک قدم بردارد، نمیتواند فاصله یک مرحله از مراحل این راه را طی کند. زیرا روش آغازگران سلوک به مراتب ضعیفتر از روش مورچههاست.
هر مور کجا قطع کند این ره را
کین ره نه بپای هر کسی بافتهاند
هوش مصنوعی: هر موجودی که بخواهد این مسیر را طی کند، بداند که این راه برای همه ایجاد نشده است.
و بعضی مقامات است درین راه که عبور بران بطیران تواند بود و مبتدی را طیران میسر نشود که او بر مثال بیضه است بمقام مرغی نارسیده و بمقام مرغی جز بتصرف مرغ نتوان رسید پس شیخ مرغ صفت است مرید چون خود را بر پر و بال ولایت او بندد مسافتهای بعید که بعمرها بخودی خود قطع نتوانستی کرد بر شهیر همت شیخ باندک روزگار قطع کند و در عالمی که طیران نتوانستی کرد بتبعیت شیخ طیران کند.
هوش مصنوعی: در این مسیر، مراحلی وجود دارد که گذر از آنها میتواند به پرواز غیرممکن باشد. شخص مبتدی به مانند تخممرغی است که هنوز به مرحله مرغ کامل نرسیده و برای رسیدن به مقام مرغ تنها از طریق مرغ میسر است. به همین دلیل، شیخ به مانند مرغی است که مرید میتواند خود را به پر و بال ولایت او بسپارد. با این کار، مسافتهای طولانی که خود به تنهایی نمیتواند طی کند، به کمک اراده و پشتکار شیخ در مدت زمان کمی طی خواهد شد. در دنیایی که پرواز ممکن نیست، فرد با تبعیت از شیخ میتواند به پرواز درآید.
این ضعیف در خوارزم سالکی را دید او را شیخ ابوبکر میگفتند از خراسان از ولایت جام بود از جمله مجذوبان حق بود شیخی معین نداشته بود اما بتصرفات جذبات حق مقامات عالی یافته بود و از بسی عقبههای عظیم گذشته و قطع مسافتها کرده. با این ضعیف در بیان مقامی از مقامات سخن میراند. گفت بعد از آنک چهل و پنج سال سیر کرده بودم بدین مقام رسیدم از صعوبت احوال این مقام دوسال خون شکمم پدید آمد و بسی خون خوردم و جان دادم از راه صورت و معنی تاحق تعالی مرا ازین مقام عبره داد.
هوش مصنوعی: این شخص ضعیف در خوارزم، فردی به نام شیخ ابوبکر را ملاقات کرد که از ولایت جام در خراسان بود و از جمله مجذوبان حق به شمار میرفت. او شیخی معین نداشت، اما با توجه به جذبات حق، مقامات بلندی به دست آورده بود و مسیرهای طولانی را پیموده بود. با این شخص، در مورد یکی از مقامات سخن میگفت. او بیان کرد که بعد از چهل و پنج سال سیر و سلوک به این مقام رسیده است. او به دشواریهای موجود در این مقام اشاره کرد و گفت که به مدت دو سال، اسیر مشکلات بوده و به خاطر سختیها، خون زیادی را از خود بیرون داده و جان داده است. او همچنین اشاره داشت که با هر دو صورت ظاهری و معنی با حق تعالی مواجه شده و از این مقام درسی آموخته است.
این ضعیف این حکایت در خدمت شیخ خویش سلطان طریقت و مقتدای حقیقت مجدالدین بغدادی رضی الله عنه باز گفت. بر لفظ مبارک او رفت که: «هرگز کسی قدر مشایخ نشناسد و حق ایشان نتواند گزارد. ما را مریدان هستند که بدو سال داد سلوک این راه از مبادی طریقت تا نهایت حقیقت بدادهاند و چون بدین مقام رسیدهاند بیک روز یا بدو روز ایشان را ازین مقام عبور دادهایم که چنان عزیزی بعد از مجاهده چهل و پنج ساله و مجذوبی حق دو سال درین مقام بمیماند و آن همه رنج میبیند».
هوش مصنوعی: این فرد ضعیف در حضور شیخ بزرگوار خود، مجدالدین بغدادی، بیان کرد که: «کسی هرگز نمیتواند به درستی مقام مشایخ را بشناسد و حق آنها را ادا کند. ما مریدانی داریم که در طول دو سال، سلوککردن در این راه را از آغاز طریقت تا انتهای حقیقت آموختهاند و زمانی که به این مقام رسیدهاند، ما به راحتی آنها را بعد از یک یا دو روز از این مقام عبور دادهایم. در حالی که چنین شخصی با مجاهدت چهل و پنج ساله و مجذوبی حق دو سال در این مقام میماند و تمام این رنج را متحمل میشود».
وجه نهم آنک سلوک این راه مرید را بواسطه ذکر تواند بود و ذکر که بخود گوئی تمام مفید نباشد تا آنگه که بتلقین از شیخی کامل نستانی چنانک شرح آن در فصل احتیاج بتلقین ذکر از شیخ گفته آید انشاءالله.
هوش مصنوعی: سلوک در این مسیر نیازمند ذکر و یادآوری نام خدا است، اما این ذکر به تنهایی و به خودی خود کافی نیست. برای اینکه ذکر مؤثر باشد، باید از یک شیخ کامل و رهنما نیز تأثیر بگیریم. توضیحات بیشتری درباره نیاز به کمک از شیخ در فصل مربوط به تلقین ذکر ارائه خواهد شد.
وجه دهم آنک در حضرت پادشاهان صورتی اگر کسی خواهد که در جتی یا مرتبتی یابد یا منصبی یا ولایتی ستاند اگر چه او استحقاق آن ندارد یا خدمتی لایق آن منصب از دست او بر نخیزد چون بحمایت مقربی از مقربان پادشاه رود و خود را برو بندد و آن مقرب مقبول القول و منظور نظر پادشاه باشد آن التماس در حضرت عرضه دارد پادشاه در عدم استحقاق و کم خدمتی آن شخص ننگرد در حقوق سابق و مکانت و قربت این مقرب نگرد و قول او رد نکند و التماس مبذول دارد که اگر آن شخص به خود طلب کردی هرگز نیافتی. در حضرت پادشاه حقیقی بندگان مقرباند که اگر التماس کنند که عالم را واشگونه کن مبذول دارد «رب اشعث اغبر ذی طمرین لا یوبه به لو اقسم علی الله لابره». این مقام سر و پای بر هنگان این درگاه است آنجا که ملوک و سلاطین دیناند و مقتدایان عالم یقیناند ایشان را در حضرت نازها و آبرویهاست که در بیان و تقریر نگنجد «اعد دت لعبادی الصالحین ما لا عین رات و لا اذن سمعت ولاخطر علی قلب بشر».
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد در نزد پادشاهی به مقامی برسد یا مسئولیتی بگیرد، حتی اگر لایق آن نباشد و خدماتی شایسته در آن زمینه ارائه ندهد، ممکن است به خاطر نفوذ شخصی نزدیک به پادشاه، درخواستش مورد پذیرش قرار گیرد. در این صورت، پادشاه به عدم شایستگی و کمکاری آن فرد توجهی نمیکند و به توصیه آن شخص مقرب، درخواست را رد نمیکند. در حقیقت، کسانی که در نزد پادشاهان مقام و منزلتی دارند، میتوانند با چشمپوشی از برخی واقعیتها، خواستههای خود را مطرح کنند و ممکن است به پادشاه بگویند که اگر کسی با تمسک به او درخواست کند، ممکن است آن چه را که به دنبالش است، به دست آورد. در واقع، در این درگاه، جایی برای بندگان صالح فراهم شده است که آنگونه وعدههایی دارند که فراتر از تصور بشر است.
دیگر وجوهات بسیارست اما برین اختصار افتادتا باطناب و تطویل نینجامد. وصلیالله علی محمد و آله اجمعین.
هوش مصنوعی: وجوهات و جنبههای زیادی وجود دارد، اما به خاطر اختصار به همین مقدار بسنده میشود تا نوشته طولانی نشود. درود بر محمد و خاندان او.