گنجور

شمارهٔ ۹

دل بی تو ز تو خبر ندارد
در عشق تو خواب و خور ندارد
با یار بگوی عاشقان را
زین بیش بلند بر ندارد
از رحمت عاشقان به رویت
باد سحری گذر ندارد
از غیرت عاشقان به کویت
جبریل امین گذر ندارد
بار غمت ارچه بس گران است
عاشق چه کند که بر ندارد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل بی تو ز تو خبر ندارد
در عشق تو خواب و خور ندارد
هوش مصنوعی: دل بدون تو از تو بی‌خبر است و در عشق تو نه خواب دارد و نه خوراک.
با یار بگوی عاشقان را
زین بیش بلند بر ندارد
هوش مصنوعی: با دوست سخن بگویید که دیگر از این بیشتر برنخواهد داشت.
از رحمت عاشقان به رویت
باد سحری گذر ندارد
هوش مصنوعی: امیدوارم که مهربانی و عشق عاشقان همیشه بر چهره‌ات روشنایی بخشد و هیچ چیز نتواند این زیبایی را نادیده بگیرد.
از غیرت عاشقان به کویت
جبریل امین گذر ندارد
هوش مصنوعی: به خاطر عشق و احساس شدیدی که عاشقان نسبت به تو دارند، حتی جبرئیل، فرشته‌ای بزرگ، نمی‌تواند به کوی تو نزدیک شود.
بار غمت ارچه بس گران است
عاشق چه کند که بر ندارد
هوش مصنوعی: اگرچه بار غم تو خیلی سنگین است، ولی عاشق چه کار می‌تواند بکند که این بار را از دوش بردارد؟