گنجور

شمارهٔ ۱۴

آمد شب و بازگشتم اندر غم دوست
هم با سر گریه ای که چشم را خواست
خون دلم از هر مژه کز پلک فروست
سیخی است که پاره ای جگر بر سر اوست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آمد شب و بازگشتم اندر غم دوست
هم با سر گریه ای که چشم را خواست
هوش مصنوعی: شب فرا رسید و من دوباره به یاد دوست به درد و غم او برگشتم، با حالتی که سرم را روی دستم گذاشته‌ام و چشمانم پر از اشک است.
خون دلم از هر مژه کز پلک فروست
سیخی است که پاره ای جگر بر سر اوست
هوش مصنوعی: دل من از هر اشکی که از چشمانم می‌چکد، مانند زخم عمیقی است که نشانه‌ای از درد و رنج من بر جای گذاشته است.