اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شب سیاه بدان زلفکان تو ماند
سپید روز به پاکی رخان تو ماند
هوش مصنوعی: شب تیره و تار بر زلفهای تو شباهت دارد، در حالی که روز روشن و پاکی به زیبایی صورت تو میماند.
عقیق را چو بسایند نیک سودهگران
که آبدار بود، با لبان تو ماند
هوش مصنوعی: شکوه و زیبایی عقیق وقتی به خوبی صیقل داده شود، همچون لبان توست که جلوهای خاص و دلربا دارند.
به بوستان ملوکان هزار گشتم بیش
گل شکفته به رخسارگان تو ماند
هوش مصنوعی: بسیاری از باغهای زیبا را گشتهام و گلهای فراوانی را دیدهام، اما هیچکدام زیبایی صورت تو را ندارند.
دو چشم آهو و دو نرگس شکفته ببار
درست و راست بدان چشمکان تو ماند
هوش مصنوعی: دو چشم تو همانند دو چشم آهو و گلهای نرگس زیبا هستند و در سلامت و زیبایی به چشم میآیند.
کمان بابلیان دیدم و طرازی تیر
که بر کشیده شود، به ابروان تو ماند
هوش مصنوعی: چشماندازی از کمان بابلیان را دیدم و طرح تیری که وقتی کشیده میشود، به شکل ابروهای تو شباهت دارد.
ترا به سرو این بالا قیاس نتوان کرد
که سرو را قد و بالا بدان تو ماند
هوش مصنوعی: تو را نمیتوان با این درختان بلند مقایسه کرد، زیرا قامت و زیبایی تو از آنها فراتر است.
حاشیه ها
1400/12/20 17:03
احمد آذرکمان ۰۴۹۰۳۰۰۶۶۹.a@gmail.com
● به بوستان ملوکان هزار گشتم بس
بوستان ملوکان، یعنی بوستان های پُرگُل و بزرگ
● عقیق را چو بسایند نیک سوده گران
سوده گران یعنی کسانی که می سایند
از کتاب رودکی تا بهار ج۱ محمدعلی اسلامی ندوشن، چاپ بهار ۱۳۸۳
1402/05/14 20:08
عبدالرضا ناظمی
سلام بیت آخر بدینگونه مشهور است :
تو را به سرو این بالا قیاس نتوان کرد
که سرو را قد و بالا بدان تو ماند
1402/05/14 20:08
عبدالرضا ناظمی
ابومنصور محمد بن احمد دقیقی بلخی از شاعران بزرگ دوره سامانی ست که زردشتی مذهب بوده و در نیمه اول قرن چهارم هجری به دنیا آمد. از اشعار او هزار بیت در شاهنامه فردوسی با عنوان “سلطنت گشتاسب” و برخی قصاید و قطعات و غزل و ابیات پراکنده در تذکره ها و کتب لغت ذکر شده است و از همین آثار می توان به دقت خیال و استادی و مهارت او در شعر گفتن پی برد.
او در ایام جوانی توسط غلامی قتل رسید و کشته شدن دقیقی قبل از سال 370 و بعد از سال 365 اتفاق افتاده است، زیرا در آغاز سلطنت نوح بن منصور(365 ه.ق) به امر او شروع به نظم شاهنامه کرد و پیش از آنکه فردوسی سرایش شاهنامه را در سال 370 آغاز کند، او به قتل رسیده بود و این اتفاق ممکن است در حدود سال 368 یا 369 روی داده باشد.