گنجور

بخش ۶۱ - حکایت

شبی رفت دزدی سوی خانه ای
که چون مرغ پیدا کند دانه ای
بسی جستجوکرد چیزی ندید
ز بدبختی خویش شد ناامید
ز گرما بر اوگشت غالب عطش
که نزدیک آن شد که افتد به غش
بیامد پی آب نزدیک چاه
به چاهش بیفتاد ناگه نگاه
که نه چرخ دارد نه دلوونه بند
مؤذن صفت شد صدایش بلند
که ای صاحب خانه بیدار شو
ز حال خود ومن خبردار شو
برفتیم لب تشنه از خانه ات
ندیدیم بومی به ویرانه ات
برون آ در خانه ات را ببند
مبادا که غیری رساندگزند
ببین تا چه خوش گفت او درجواب
که داده است ما را خدا فتح باب
کسی راکه جاه است بی بند ودول
چه باکش ز دزد وچه ترسش ز غول
مرا نیست مالی کهترسم ز کس
نه دزدم که خوف آورم از عسس

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شبی رفت دزدی سوی خانه ای
که چون مرغ پیدا کند دانه ای
هوش مصنوعی: یک شب دزدی به سوی خانه‌ای رفت که مانند مرغی که دانه‌ای پیدا کند، به دقت و احتیاط حرکت می‌کرد.
بسی جستجوکرد چیزی ندید
ز بدبختی خویش شد ناامید
هوش مصنوعی: او مدت‌ها به دنبال چیزی بود، اما نتوانست چیزی بیابد و از ناامیدی ناشی از بدبختی خود دچار یأس و ناامیدی شد.
ز گرما بر اوگشت غالب عطش
که نزدیک آن شد که افتد به غش
هوش مصنوعی: از شدت گرما، عطش بر او غالب شد تا جایی که نزدیک بود بی‌حال شود.
بیامد پی آب نزدیک چاه
به چاهش بیفتاد ناگه نگاه
هوش مصنوعی: مردی برای آوردن آب به نزدیکی چاه رفت، اما به طور ناگهانی به چاه افتاد.
که نه چرخ دارد نه دلوونه بند
مؤذن صفت شد صدایش بلند
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که هیچ وسیله‌ای برای حرکت یا کار وجود ندارد و شخصی که مانند مؤذنی با صدای بلند و پرشور است، همه را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
که ای صاحب خانه بیدار شو
ز حال خود ومن خبردار شو
هوش مصنوعی: ای صاحب خانه، بیدار شو و به حال خود توجه کن و من نیز از وضعیت تو آگاه شوم.
برفتیم لب تشنه از خانه ات
ندیدیم بومی به ویرانه ات
هوش مصنوعی: ما با دلی پر از عطش از خانه‌ات خارج شدیم و در ویرانه‌ات، هیچکس را برای خود نیافتیم.
برون آ در خانه ات را ببند
مبادا که غیری رساندگزند
هوش مصنوعی: در خارج از خانه‌ات را ببند و دقت کن که کسی نتواند به تو آسیب برساند.
ببین تا چه خوش گفت او درجواب
که داده است ما را خدا فتح باب
هوش مصنوعی: نگاه کن که او چه زیبا و مناسب پاسخ داده است؛ زیرا خدا راه را برای ما گشوده است.
کسی راکه جاه است بی بند ودول
چه باکش ز دزد وچه ترسش ز غول
هوش مصنوعی: کسی که مقام و جایگاه بالایی دارد، نگران دزدان یا موجودات وحشتناک نیست، زیرا قدرت و ثروتش او را در امان نگه می‌دارد.
مرا نیست مالی کهترسم ز کس
نه دزدم که خوف آورم از عسس
هوش مصنوعی: من مالی ندارم که از کسی بترسم. نمی‌ترسم که دزد شوم، اما از مأموران می‌ترسم.