بخش ۱۶ - تذکر
شبی یاد دارم که جمعی به دشت
نشستیم تا نیمی از شب گذشت
یکی بهر رفتن ز جا شده بلند
رفیقان بگفتندش ای هوشمند
کسی را ز ما همره خود ببر
که در راه باشد بسی خیر وشر
بگو تا که را همره خود بری
که درره نماید تو را یاوری
مرا زاین سخن مردن آمد به یاد
گران باری از غم به دوشم نهاد
به دل گفتم آندم که بایست مرد
که را باید ای دل به همراه برد
بود پای ما لنگ و راه است دور
رفیقی در این راه باشد ضرور
که شاید مرا دستگیری کند
چو بیحالتم ضعف پیری کند
ندارم به جز عشق حیدر سراغ
کسی را کهمرهم گذارد به داغ
مگر مهر او را به همره بریم
که از این پل پر خطر بگذریم
الهی به جاه نبی و ولی
که جا ده مرا در لوای علی
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شبی یاد دارم که جمعی به دشت
نشستیم تا نیمی از شب گذشت
هوش مصنوعی: یک شب را به خاطر دارم که گروهی از دوستان در دشت دور هم نشسته بودیم و تا نیمههای شب را گذراندیم.
یکی بهر رفتن ز جا شده بلند
رفیقان بگفتندش ای هوشمند
هوش مصنوعی: شخصی به خاطر رفتن از جای خود، بسیار نگران و مضطرب شده است و دوستانش به او میگویند: ای عاقل و زیرک!
کسی را ز ما همره خود ببر
که در راه باشد بسی خیر وشر
هوش مصنوعی: کسی را با خود همسفر کن که در مسیر زندگی تجربههای خوبی و بدی دارد و میتواند به تو کمک کند.
بگو تا که را همره خود بری
که درره نماید تو را یاوری
هوش مصنوعی: بگو به من که چه کسی را به عنوان همراه خود انتخاب کنم، کسی که در مسیر به من کمک کند و یار من باشد.
مرا زاین سخن مردن آمد به یاد
گران باری از غم به دوشم نهاد
هوش مصنوعی: به خاطر این حرف، احساس مرگ به من دست داد، زیرا باری سنگین از غم بر دوش من گذاشته شد.
به دل گفتم آندم که بایست مرد
که را باید ای دل به همراه برد
هوش مصنوعی: به دل گفتم در آن لحظه که باید مرد، با چه کسی باید همراه شوم.
بود پای ما لنگ و راه است دور
رفیقی در این راه باشد ضرور
هوش مصنوعی: ما در این راه قدم میزنیم و اگر پای ما لنگ باشد، همچنان باید دوستی در کنارش وجود داشته باشد که به ما کمک کند.
که شاید مرا دستگیری کند
چو بیحالتم ضعف پیری کند
هوش مصنوعی: شاید کسی به کمک من بیاید وقتی که به خاطر پیری و ضعف، حال خوبی ندارم.
ندارم به جز عشق حیدر سراغ
کسی را کهمرهم گذارد به داغ
هوش مصنوعی: من هیچ کسی را جز عشق حیدر نمیشناسم که بتواند دل مرا با دردها و غمهایم آرام کند.
مگر مهر او را به همره بریم
که از این پل پر خطر بگذریم
هوش مصنوعی: برای عبور از این پل خطرناک، تنها با محبت او میتوانیم پیش برویم.
الهی به جاه نبی و ولی
که جا ده مرا در لوای علی
هوش مصنوعی: پروردگارا، به مقام نبی و ولی، خواهش میکنم مرا در سایه علی قرار ده.