بخش ۳۲ - مناجات کردن گل
ز بس گل ز بلبل بد اندوهناک
طلب کرد حاجت ز یزدان پاک
به درگاه ایزد همی رو نمود
طلب ارزوی دل از او نمود
همی گفت ای کردگار قدیر
که از حاجت بندگانی خبیر
تو دانی چه با جان من کرده اند
نه خوارم همی درچمن کرده اند
مرا ز این گلستان نجاتی بده
به آزادی من براتی بده
ترحم به حال من خسته کن
ز قیدگلستان مرا رسته کن
وسیع است ملک تو ای دادگر
ده ازگلشنم جا به جای دگر
به جای دیگر ساز آبشخورم
چرا درچمن مانم وغم خورم
مرا از چمن یارب آواره کن
به درد دل خسته ام چاره کن
توای کردگار خبیر بصیر
هم از فاخته داد من را بگیر
بکن تیری از غیب او را نصیب
اجب سؤلنا یا اله المجیب
بخش ۳۱ - حکایت: جوانی که بود از می جهل مستبخش ۳۳ - آمدن گلچین به باغ و چیدن گل و بردن او را: سحر پیشتر ز انکه از کوهسار
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز بس گل ز بلبل بد اندوهناک
طلب کرد حاجت ز یزدان پاک
هوش مصنوعی: به خاطر غم و ناراحتی بسیار، بلبل از خداوند خواستههایش را طلب کرد.
به درگاه ایزد همی رو نمود
طلب ارزوی دل از او نمود
هوش مصنوعی: به درگاه خداوند میرود و خواستههای دلش را از او درخواست میکند.
همی گفت ای کردگار قدیر
که از حاجت بندگانی خبیر
هوش مصنوعی: خداوند قدرتمند، از نیازهای بندگان آگاه است و همیشه به خواستههای آنان گوش میدهد.
تو دانی چه با جان من کرده اند
نه خوارم همی درچمن کرده اند
هوش مصنوعی: تو میدانی که با روح من چه کردهاند؛ نه اینکه من را در باغ خوار و بیمقدار کردهاند.
مرا ز این گلستان نجاتی بده
به آزادی من براتی بده
هوش مصنوعی: از من اینجا به گلستان نجاتی بده و آزادیام را به من ببخش.
ترحم به حال من خسته کن
ز قیدگلستان مرا رسته کن
هوش مصنوعی: به حال منِ خسته رحم کن و مرا از این وابستگی به گلستانها آزاد کن.
وسیع است ملک تو ای دادگر
ده ازگلشنم جا به جای دگر
هوش مصنوعی: فراخ است سرزمین تو ای گشاینده حق، از باغچه من به جای دیگری برو.
به جای دیگر ساز آبشخورم
چرا درچمن مانم وغم خورم
هوش مصنوعی: چرا باید در دشت و چمن بمانم و غمگین باشم، وقتی میتوانم به مکان دیگری بروم و از آبشخور تازهای بهرهمند شوم؟
مرا از چمن یارب آواره کن
به درد دل خسته ام چاره کن
هوش مصنوعی: ای خدا، مرا از این باغ دور کن و دردی که در دل دارم را درمان کن.
توای کردگار خبیر بصیر
هم از فاخته داد من را بگیر
هوش مصنوعی: ای پروردگار دانا و بینا، من را از فاخته بگیر.
بکن تیری از غیب او را نصیب
اجب سؤلنا یا اله المجیب
هوش مصنوعی: از عالم غیب به او تیری بزن و خواستهام را به اجابت برسان، ای خداوند اجابتکننده دعاها.