گنجور

بخش ۲۶ - جواب گل به تاک

بگفتا گل ای تاک نیکو سرشت
که هرجا توئی باشد آنجا بهشت
توئی مصلح وخیرخواه همه
به درماندگی ها پناه همه
شفاعت زبلبل کنی پیش من
نداری خبر از دل ریش من
به زخم دلم ار نهی مرهمی
چرا بر غمم می گذاری غمی
دلم تنگ تر گشته از چشم مور
عجب کاندرو خفته یک شهر شور
توگوئی که بلبل بود یاوه گو
گرفتم که بگذشتم از جرم او
ولی با غم دل بگو چون کنم
پس آن به که رو سوی هامون کنم
به جان تو بیرون روم از چمن
چمن را چه باک ار ندارد چومن
به فرمایش بلبل وقول او
روم پیش مستان پر هادی وهو
که تا آن مرا بوسد این بویدم
به بلبل بگو آید و جویدم
به حرف بد از دل گریزد قرار
پس از حرف بدگو بباید فرار

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بگفتا گل ای تاک نیکو سرشت
که هرجا توئی باشد آنجا بهشت
هوش مصنوعی: گفت: ای گل، تو که با طبیعت نیکو خلق شده‌ای، هر جا که تو باشی، آنجا بهشت خواهد بود.
توئی مصلح وخیرخواه همه
به درماندگی ها پناه همه
هوش مصنوعی: تو مصلح و خیرخواهی که همه به تو پناه می‌آورند در شرایط سخت و ناامیدی.
شفاعت زبلبل کنی پیش من
نداری خبر از دل ریش من
هوش مصنوعی: بلبل (پرنده‌ای با آواز زیبا) تو نمی‌توانی برای من شفاعت کنی، چرا که از حال و روز دل شکسته من خبری نداری.
به زخم دلم ار نهی مرهمی
چرا بر غمم می گذاری غمی
هوش مصنوعی: اگر بر زخم دلم درمانی بگذاری، چرا بر درد و غمم دلیلی برای اندوه دیگری خواهی ساخت؟
دلم تنگ تر گشته از چشم مور
عجب کاندرو خفته یک شهر شور
هوش مصنوعی: دل من بیشتر از چشم مور، تنگ و بی‌تاب شده است. چه چیزی در اینجا خوابیده که همه شهر را به شور آورده؟
توگوئی که بلبل بود یاوه گو
گرفتم که بگذشتم از جرم او
هوش مصنوعی: شما می‌گویید که بلبل بی‌فایده‌ای را گرفته‌ام، در حالی که من از خطای او گذشت کرده‌ام.
ولی با غم دل بگو چون کنم
پس آن به که رو سوی هامون کنم
هوش مصنوعی: اما با وجود دل‌نگرانی‌ام، نمی‌دانم چه کار باید بکنم؛ اما بهتر است که به سمت هامون بروم.
به جان تو بیرون روم از چمن
چمن را چه باک ار ندارد چومن
هوش مصنوعی: من برای عشق تو از گلزار خارج می‌شوم، و گلزار چه اهمیتی دارد اگر چمن وجود نداشته باشد؟
به فرمایش بلبل وقول او
روم پیش مستان پر هادی وهو
هوش مصنوعی: به سخن بلبل گوش می‌دهم و به دنبال او به سوی مست‌ها می‌روم که پر از شادابی و خوشحالی هستند.
که تا آن مرا بوسد این بویدم
به بلبل بگو آید و جویدم
هوش مصنوعی: تا زمانی که او مرا ببوسد، من هم به بلبل می‌گویم که بیاید و بگردد.
به حرف بد از دل گریزد قرار
پس از حرف بدگو بباید فرار
هوش مصنوعی: وقتی که انسان از حرف ناخوشایند و بدی که شنیده دچار ناامنی و بی‌قراری می‌شود، بهتر است که از آن حرف دوری کند و فرار کند.