گنجور

بخش ۱۱ - تعریف کردن گل از صفت عشاق

اگر درحقیقت کسی عاشق است
به عذرا عذاری دلش وامق است
نیاید به جز دلبرش در نظر
نه سر داند از پا نه پا را ز سر
به دنیا نه خور باشد او را نه خواب
به عالم نداند گناه از ثواب
لبی باشدش خشک و چشم تری
رجوعش نباشد بخیر و شری
ظلام آورد چشمش از روی یار
زکام آورد مغزش از بویی یار
شودکور ازچشم واز گوش کر
به تیر ار زنندش نگردد خبر
دهد طالعش جا اگر پیش دوست
شودنقش دیوار در پیش دوست
به دیدار جانان همه جان شود
ز سر تا به پا محو جانان شود
به جائی رسد آخر از عشق یار
که گوید چو منصور اناالحق به دار
مگر عشق کاری بود سرسری
نه خبازی است ونه آهنگری
کس از بیشه عشق نتوان گذر
که هست اندرین بیشه بس شیر نر

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر درحقیقت کسی عاشق است
به عذرا عذاری دلش وامق است
هوش مصنوعی: اگر کسی واقعاً عاشق باشد، باید قلبش به معشوقش وابسته و دلش در گرو عشق او باشد.
نیاید به جز دلبرش در نظر
نه سر داند از پا نه پا را ز سر
هوش مصنوعی: هیچ‌کس جز معشوقش در نظرش نمی‌آید؛ نه سرش از پا خبر دارد و نه پایش از سر.
به دنیا نه خور باشد او را نه خواب
به عالم نداند گناه از ثواب
هوش مصنوعی: این دنیا نه برای او روشن است و نه خواب و نمی‌داند که در زندگی کدام کار درست و کدام نادرست است.
لبی باشدش خشک و چشم تری
رجوعش نباشد بخیر و شری
هوش مصنوعی: اگر لب او خشک باشد و چشمانش نمناک، به دنبال خیر و شر نخواهد رفت.
ظلام آورد چشمش از روی یار
زکام آورد مغزش از بویی یار
هوش مصنوعی: چشمش به خاطر دیدن یار، حساس شده و مانند کسی که بیمار است، دچار مشکل شده است. همچنین بوی یار باعث شده که ذهنش درگیر و آشفته شود.
شودکور ازچشم واز گوش کر
به تیر ار زنندش نگردد خبر
هوش مصنوعی: اگر کسی چشم و گوشش را ببندد و توجهی به دنیا نداشته باشد، حتی اگر به او حمله کنند یا آسیب برسانند، هیچ چیزی از آنچه در اطرافش می‌گذرد متوجه نخواهد شد.
دهد طالعش جا اگر پیش دوست
شودنقش دیوار در پیش دوست
هوش مصنوعی: اگر روزی مقدر شود که انسان در کنار دوستش باشد، مانند نقشی می‌ماند که بر دیوار دیده می‌شود.
به دیدار جانان همه جان شود
ز سر تا به پا محو جانان شود
هوش مصنوعی: در دیدار معشوق، تمام وجود انسان از سر تا پا تحت تاثیر عشق و زیبایی آن قرار می‌گیرد و به طور کامل در این عشق غرق می‌شود.
به جائی رسد آخر از عشق یار
که گوید چو منصور اناالحق به دار
هوش مصنوعی: عشق معشوق به جایی می‌رسد که عاشق مانند منصور هندی، با اطمینان و شجاعت بگوید: "من حقیقت هستم" حتی اگر به مجازات برسد.
مگر عشق کاری بود سرسری
نه خبازی است ونه آهنگری
هوش مصنوعی: آیا عشق کاری ساده و پیش پا افتاده است؟ نه، مثل نان‌وازی یا آهنگری نیست که هر کسی به راحتی بتواند آن را انجام دهد.
کس از بیشه عشق نتوان گذر
که هست اندرین بیشه بس شیر نر
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند از جنگل عشق عبور کند؛ زیرا در این جنگل بسیاری از شیرهای نر وجود دارند.