شمارهٔ ۱۰ - قطعه
مرده ای را به راه می بردند
یادم آمد که مردنی هم هست
گفتم ای دل به فکر رفتن باش
تا کی از باده غروری مست
گفت یادت اگر بود دیدیم
مردن خویش را به روز الست
ما به هر دم که می رود میریم
تا به کلی رود حیات از دست
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.