گنجور

شمارهٔ ۸

طرز دیگر بنگرم امسال یار پار را
بینم اندر جلوه هر دم در لباسی یار را
دیده ای یا رب عطا فرما که باشد حق شناس
تا شناسد هر لباسی پوشد آن عیار را
گه شود آدم که هر کس تا بدو نارد سجود
مرتد وملعون بود ابلیس سان کردار را
گاه گردد خضر هر گمگشته در ظلمات دهر
تا به سر منزل رساندگمرهان بسیار را
گه شودنوح نبی الله کز گرداب غم
سوی ساحل آورد طوفانیان زار را
گاه یونس گردد ومنزل کند در بطن حوت
تا به وحدت قعر دریا هم کنداقرار را
گه سلیمان زمان گردد در اقلیم وجود
حکم فرماید به حکمت مور را ومار را
گه شودیعقوب و گیرد گوشه بیت الحزن
گاه یوسف گردد و رونق دهد بازار را
گه خلیل الله گرددجای در آذر کند
باز از رخسار خودگلزار سازد نار را
گه شود موسی و آرد از عصائی اژدری
تا هراس اندازد اندر جان ودل کفار را
گه شودعیسی روح الله وچون چندی گذشت
میل فرماید که زینت بخش گردد دار را
گاه اژدر درگهی مرحب کش آمد گه به حلم
از ره حکمت فضولیها دهد اغیار را
گاه چون شمس الضحی بی پرده گرددجلوه گر
تا کنداز نور خود روشن در و دیوار را
گاه چون بیند که کس راه طاقت دیدار نیست
لن ترانی می رساند سائل دیدار را
خلق میترسم که چون منصور بر دارت زنند
ای بلنداقبال کمتر فاش کن اسرار را
هر سر موئی تو رابر تن زبانی گر شود
وصف نتوانی یک از صد حیدر کرار را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

طرز دیگر بنگرم امسال یار پار را
بینم اندر جلوه هر دم در لباسی یار را
هوش مصنوعی: اگر امسال به شکل دیگری نگاه کنم، می‌توانم هر لحظه زیبایی یار را در جلوه‌ای جدید ببینم.
دیده ای یا رب عطا فرما که باشد حق شناس
تا شناسد هر لباسی پوشد آن عیار را
هوش مصنوعی: خدایا، به من چشمی عطا کن که انسان‌های اهل حق و شناس را بشناسد، تا بتوانند هر گروه و ویژگی‌ای را در درون آنها تشخیص دهند.
گه شود آدم که هر کس تا بدو نارد سجود
مرتد وملعون بود ابلیس سان کردار را
هوش مصنوعی: گاهی انسان به جایی می‌رسد که اگر کسی جز او را سجده کند، مانند ابلیس مرتد و ملعون می‌شود.
گاه گردد خضر هر گمگشته در ظلمات دهر
تا به سر منزل رساندگمرهان بسیار را
هوش مصنوعی: گاهی پیشوای واله‌ای مانند خضر، که در میان تاریکی‌های زندگی سرگردان است، به یاری گمراهان می‌آید و آن‌ها را به مقصد نهایی‌شان می‌رساند.
گه شودنوح نبی الله کز گرداب غم
سوی ساحل آورد طوفانیان زار را
هوش مصنوعی: زمانی نوح نبی خدا به کمک گرداب غم آمد و طوفانیان زار را به سوی ساحل نجات داد.
گاه یونس گردد ومنزل کند در بطن حوت
تا به وحدت قعر دریا هم کنداقرار را
هوش مصنوعی: گاه انسان مانند یونس در شکم ماهی قرار می‌گیرد و در عمق دریا به آرامش و وحدت دست می‌یابد.
گه سلیمان زمان گردد در اقلیم وجود
حکم فرماید به حکمت مور را ومار را
هوش مصنوعی: زمانی ممکن است فردی مانند سلیمان در جهان وجود پیدا کند که با حکمت و درایت خود بتواند بر همه چیز، حتی بر کوچک‌ترین و بزرگ‌ترین موجودات، حاکمیت داشته باشد. این شخص می‌تواند با توجه به حکمت و دانشش، به همه موجودات، اعم از مورچگان و مارها، فرمان دهد و آنها را به راه راست هدایت کند.
گه شودیعقوب و گیرد گوشه بیت الحزن
گاه یوسف گردد و رونق دهد بازار را
هوش مصنوعی: هر زمانی ممکن است یعقوب به گوشه‌ای از غم و اندوه پناه ببرد و در زمان دیگری، یوسف به میان بیاید و زندگی را رونق بخشد.
گه خلیل الله گرددجای در آذر کند
باز از رخسار خودگلزار سازد نار را
هوش مصنوعی: گاهی ممکن است خلیل‌الله (ابراهیم) در آتش قرار گیرد، اما او باز هم از چهره‌اش گلستان می‌سازد و از نار (آتش) گل بیرون می‌آورد.
گه شود موسی و آرد از عصائی اژدری
تا هراس اندازد اندر جان ودل کفار را
هوش مصنوعی: گاهی موسی به معجزه‌ای بزرگ تبدیل می‌شود و با عصایش اژدهایی به وجود می‌آورد تا مردم کافر را بترساند و در دلشان هراس بیندازد.
گه شودعیسی روح الله وچون چندی گذشت
میل فرماید که زینت بخش گردد دار را
هوش مصنوعی: گاهی می‌شود که عیسی، پیامبر خدا، به دنیا می‌آید و پس از مدتی، تمایل می‌یابد که زینت‌بخش زندگی انسان‌ها و جهان شود.
گاه اژدر درگهی مرحب کش آمد گه به حلم
از ره حکمت فضولیها دهد اغیار را
هوش مصنوعی: گاهی اوقات اژدهایی درگاهی مهربان و خوشامدگو می‌آید، گاه با صبوری و از طریق راه دانایی، اجازه می‌دهد که دیگران در کارهای او فضولی کنند.
گاه چون شمس الضحی بی پرده گرددجلوه گر
تا کنداز نور خود روشن در و دیوار را
هوش مصنوعی: زمانی مانند خورشید در اوج خود، بدون هیچ مانعی ظاهر می‌شود و نورش را بر سطوح مختلف می‌تاباند، به‌طوری‌که هر گوشه‌ای از فضا روشن می‌شود.
گاه چون بیند که کس راه طاقت دیدار نیست
لن ترانی می رساند سائل دیدار را
هوش مصنوعی: گاهی وقتی که می‌بیند کسی توانایی ویدی خود را ندارد، به آن درخواست‌کننده می‌گوید که هرگز مرا نخواهی دید.
خلق میترسم که چون منصور بر دارت زنند
ای بلنداقبال کمتر فاش کن اسرار را
هوش مصنوعی: من نگرانم که مردم مانند منصور تو را به دار بزنند، پس بهتر است اسرارت را کمتر فاش کنی.
هر سر موئی تو رابر تن زبانی گر شود
وصف نتوانی یک از صد حیدر کرار را
هوش مصنوعی: هر بند مویی از تو به اندازه‌ای شایسته توصیف است که اگر کسی بخواهد تو را وصف کند، نخواهد توانست حتی یک ویژگی از صدها ویژگی حیدر کرار را بیان کند.