گنجور

شمارهٔ ۶۶

از دو جا آسانِ ما را شیخ مشکل کرده است
قول شاهد را قبول و ثبت در دل کرده است
گفتمش بین این سند را پا به مهر و معتبر
شاهد بی‌دین تو را از کار غافل کرده است
حکم اگر خواهی کنی از روی حق کز بین به حق
حق تو را خلق از برای حق و باطل کرده است
گفت نتْوان گفت بی پا این سند در دست توست
لیک شاهد کار را بسیار مشکل کرده است
گفتمش بنگر ز شاهد مهر بر روی سند
گفت شاید بوده غافل مهر را ول کرده است!
گشت شاهد شاد چون حرفی زد و مقبول شد
چون کنم من حرف شاهد کار عادل کرده است
پا برم از شیخ تا دیگر نبینم روی او
دل به کفر و کبر و نخوت بس که مایل کرده است
بر سر آن شیخ رو، حرفی بزن، کن جستجو
حق‌پرستی را ببین بهر چه زایل کرده است
هم به شاهد گو که یزدان آیهٔ نار جحیم
غافلی گویا که در شأن تو نازل کرده است
چون بلنداقبال رویش با خدا شد، با خدا
جان ز طوفان برد و اکنون جا به ساحل کرده است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از دو جا آسانِ ما را شیخ مشکل کرده است
قول شاهد را قبول و ثبت در دل کرده است
هوش مصنوعی: شیخ ما را از دو سو به مشکل انداخته است؛ از یک سو قول شاهد را پذیرفته و در دل ما ثبت کرده است.
گفتمش بین این سند را پا به مهر و معتبر
شاهد بی‌دین تو را از کار غافل کرده است
هوش مصنوعی: به او گفتم که ببین، این سند چقدر معتبر و محکمه‌پسند است. شواهدی که درباره‌ی تو وجود دارد، تو را از کار اصلی‌ات غافل کرده است.
حکم اگر خواهی کنی از روی حق کز بین به حق
حق تو را خلق از برای حق و باطل کرده است
هوش مصنوعی: اگر بخواهی بر اساس حقیقت عمل کنی، باید بدانی که مردم به خاطر حقیقت و باطل، موجوداتی را خلق کرده‌اند.
گفت نتْوان گفت بی پا این سند در دست توست
لیک شاهد کار را بسیار مشکل کرده است
هوش مصنوعی: نمی‌توان بدون داشتن اطلاعات کافی در مورد این موضوع صحبت کرد. در دست تو شواهد و مدارکی وجود دارد، اما وجود شاهدان در این زمینه کار را بسیار سخت کرده است.
گفتمش بنگر ز شاهد مهر بر روی سند
گفت شاید بوده غافل مهر را ول کرده است!
هوش مصنوعی: به او گفتم به چهره‌ی محبوب نگاه کن، او پاسخ داد که شاید آن محبوب در حجاب غفلت باشد و از مهر و محبت غافل شده است.
گشت شاهد شاد چون حرفی زد و مقبول شد
چون کنم من حرف شاهد کار عادل کرده است
هوش مصنوعی: خود را به خوشحالی مشغول کرده است و وقتی صحبت می‌کند، همه می‌پذیرند. حالا من باید چطور حرفی بزنم که مورد تایید او قرار گیرد، چون اینکه کار عادلانه‌ای است که او انجام می‌دهد.
پا برم از شیخ تا دیگر نبینم روی او
دل به کفر و کبر و نخوت بس که مایل کرده است
هوش مصنوعی: از زیر بار شیخ می‌روم تا دیگر او را نبینم، زیرا دل من پر از بی‌اعتنایی و غرور شده است و دیگر تمایلی به او ندارم.
بر سر آن شیخ رو، حرفی بزن، کن جستجو
حق‌پرستی را ببین بهر چه زایل کرده است
هوش مصنوعی: به آن شیخ نزدیک شو و صحبتی کن، تا ببینی که در جستجوی حق و حقیقت چگونه گمراه شده است.
هم به شاهد گو که یزدان آیهٔ نار جحیم
غافلی گویا که در شأن تو نازل کرده است
هوش مصنوعی: به معشوق بگو که خداوند آیه‌ای درباره دوزخ نازل کرده است و او نباید غافل باشد، زیرا این آیه در شأن او نازل شده است.
چون بلنداقبال رویش با خدا شد، با خدا
جان ز طوفان برد و اکنون جا به ساحل کرده است
هوش مصنوعی: زمانی که روی او برای خداوند پذیرفته شد، جانش از طوفانی که در آن بود، نجات پیدا کرد و اکنون در مکانی امن و آرام قرار گرفته است.