گنجور

شمارهٔ ۶۵

تا به زلفت پیچ وخم افتاده است
در دلم اندوه و غم افتاده است
بینم اندر بینی و ابروی تو
معنی نون والقلم افتاده است
دل مرا در چنگ زلفت همچو چنگ
در فغان زیر و بم افتاده است
خال بر رخسار تو یا هندوئی
در گلستان ارم افتاده است
دل به تصویر دهانت مدتی است
در خیالات عدم افتاده است
خِوی به رخسارت بود از تابِ می
یا به گل از ژاله نم افتاده است؟
تا نمودی زلف چون چنگال باز
مرغ دل ما را به رم افتاده است
حور و غلمانی فرشته یا پری
کآدمی همچون تو کم افتاده است
تا برهمن دیده رخسار تو را
از دلش مهر صنم افتاده است
با همه مهر و وفا داری همی
با مَنَت کین و ستم افتاده است
بر سر کویت بلنداقبال زار
کشته چون صید حرم افتاده است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا به زلفت پیچ وخم افتاده است
در دلم اندوه و غم افتاده است
هوش مصنوعی: در دل من غم و اندوهی وجود دارد که به خاطر پیچ و خم‌های زلف تو به وجود آمده است.
بینم اندر بینی و ابروی تو
معنی نون والقلم افتاده است
هوش مصنوعی: دیدن تو، با آن بینی و ابروهایت، یادآور اهمیت و زیبایی کلام و نوشتار است.
دل مرا در چنگ زلفت همچو چنگ
در فغان زیر و بم افتاده است
هوش مصنوعی: دل من مانند سازی که در دستان توست، در زیر و بم و نغمه‌اش به شدت در حال ناله است.
خال بر رخسار تو یا هندوئی
در گلستان ارم افتاده است
هوش مصنوعی: نقطه سیاهی بر صورت تو مانند هندی است که در باغ ارم افتاده و زیبایی آنجا را بیشتر کرده است.
دل به تصویر دهانت مدتی است
در خیالات عدم افتاده است
هوش مصنوعی: دل به تصویر لبانت برای مدتی در خیال نابودی و عدم غوطه‌ور شده است.
خِوی به رخسارت بود از تابِ می
یا به گل از ژاله نم افتاده است؟
هوش مصنوعی: چهره‌ات گویای حال توست؛ آیا از تأثیر شراب است یا مانند گلی است که صبح‌گاه از قطره‌های شبنم بر زمین خشک شده؟
تا نمودی زلف چون چنگال باز
مرغ دل ما را به رم افتاده است
هوش مصنوعی: زمانی که زلف تو را به شکل چنگالی به نمایش گذاشتی، دل ما که همچون پرنده‌ای در حال فرار است، به تپش و هیجان درآمد.
حور و غلمانی فرشته یا پری
کآدمی همچون تو کم افتاده است
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی و جذابیت یک پری یا فرشته اشاره شده است که مانند تو کم‌نظیر و استثنایی به نظر می‌رسد.
تا برهمن دیده رخسار تو را
از دلش مهر صنم افتاده است
هوش مصنوعی: چشمان برهمن، زیبایی چهره تو را دیده و از دلش عشق به تو شکل گرفته است.
با همه مهر و وفا داری همی
با مَنَت کین و ستم افتاده است
هوش مصنوعی: با تمام محبت و وفایی که داری، اما در عوض با کسانی که بر تو ظلم کرده‌اند، رفتار نیکو و مهربانانه‌ای داری.
بر سر کویت بلنداقبال زار
کشته چون صید حرم افتاده است
هوش مصنوعی: بر سر کوچه‌ات، کسی که به خوشبختی و شگفتی رسیده، بی‌چم و خم همچون شکار افتاده و زخم‌خورده است.