گنجور

شمارهٔ ۶۲

شمع این نوری که می بینی به سر بگرفته است
پرتوی از روی یار ما به بر بگرفته است
زآن به گرداو پرد پروانه تا سوزد همی
او ندانم از که این سر راخبر بگرفته است
دوش دیدم در برش معشوق ما بنشسته بود
وز رخ اودر بر این نور اثر بگرفته است
هر که را برند سر از تن دهدجان در زمان
شمع را نازم ز سر رسم دیگر بگرفته است
از تنش هر گه بری سر فورا آرد جان پدید
در تن خون جان عالم رامگر بگرفته است
می توان او را به بزم قرب جانان جای داد
هر که همچون شمع نوری درجگر بگرفته است
زهره خواند در فلک شعر بلنداقبال را
نسخه گویا از عطارد وز قمر بگرفته است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شمع این نوری که می بینی به سر بگرفته است
پرتوی از روی یار ما به بر بگرفته است
هوش مصنوعی: این شمع نوری که مشاهده می‌کنی، نور و روشنایی‌اش را از چهره محبوب ما گرفته و در آغوش خود نگه‌داشته است.
زآن به گرداو پرد پروانه تا سوزد همی
او ندانم از که این سر راخبر بگرفته است
هوش مصنوعی: این متن به توصیف حالتی می‌پردازد که شخصی درگیر احساساتی خاص و عمیق است. او در تلاش است تا بفهمد چه چیزی یا چه کسی او را تحت تأثیر قرار داده و این احساسات او را می‌سوزاند. به نظر می‌رسد او به طور غریزی می‌داند که در دلش چه اتفاقاتی در حال وقوع است، اما از منبع این احساسات بی‌خبر است.
دوش دیدم در برش معشوق ما بنشسته بود
وز رخ اودر بر این نور اثر بگرفته است
هوش مصنوعی: شب گذشته دیدم که معشوق ما در آغوش او نشسته بود و چهره‌اش به قدری نورانی بود که نوری از آن به اطراف می‌تابید.
هر که را برند سر از تن دهدجان در زمان
شمع را نازم ز سر رسم دیگر بگرفته است
هوش مصنوعی: هر کسی که سر از تن جدا کند، جانش را در این لحظه تقدیم می‌کند. در زمان شمع، محبت و ناز را از سر باید برداشت و شیوه‌ای دیگر را در پیش گرفت.
از تنش هر گه بری سر فورا آرد جان پدید
در تن خون جان عالم رامگر بگرفته است
هوش مصنوعی: هر بار که سر او از بدنش جدا شود، جان به سرعت خود را نمایان می‌کند. بدن پر از خون جان است، مگر اینکه این حالت به حالت دیگری درآمده باشد.
می توان او را به بزم قرب جانان جای داد
هر که همچون شمع نوری درجگر بگرفته است
هوش مصنوعی: هر کسی که مانند شمع نور و شعف در دل خود دارد، می‌تواند در محفل نزدیکان محبوب سویدا و حضور جانان جایی داشته باشد.
زهره خواند در فلک شعر بلنداقبال را
نسخه گویا از عطارد وز قمر بگرفته است
هوش مصنوعی: زهره در آسمان شعری از خوشبختی را خوانده است که در آن پیامی روشن از عطارد و قمر دریافت کرده است.