شمارهٔ ۶۰
از پریشانی ندام زلف مشتق گشته است
یا پریشانی به زلف یار ملحق گشته است
بینی دلدار را بین جای انگشت نبی است
کاین چنین ز اعجاز او قرص قمری شق گشته است
زلف دلبر را نگر بر قامتش منصور وار
ترک سرکرده است وذکر او اناالحق گشته است
این همه آشفتگی کاندر دل ما کرده جا
باشد از آن رو که با آن زلف ملصق گشته است
ساقیا بنشین ز جا برخیز وجامی با ده ده
زاهد ارما را کند تکفیر احمق گشته است
ما گذشتیم از نماز اودر الی ومن هنوز
مانده در گل گرم بحث حد مرفق گشته است
گوبه او او روعلم عشق آموز وکم شو محو نحو
ای خوشا آنکوبه تحصیلش موفق گشته است
در عجم هم چون بلنداقبال می باشد کسی
گر فصیحی در عرب نامش فرزدق گشته است
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از پریشانی ندام زلف مشتق گشته است
یا پریشانی به زلف یار ملحق گشته است
هوش مصنوعی: تردید دارم که آیا پریشانی و آشفتگی ناشی از زلف یار است یا اینکه این پریشانی به خود زلف او مربوط میشود.
بینی دلدار را بین جای انگشت نبی است
کاین چنین ز اعجاز او قرص قمری شق گشته است
هوش مصنوعی: اگر بدانی که دلبر چه زیبایی دارد، متوجه میشوی که انگشت پیامبر در آن جایی دارد که به واسطه اعجاز او، این ماه کامل به دو نیم شده است.
زلف دلبر را نگر بر قامتش منصور وار
ترک سرکرده است وذکر او اناالحق گشته است
هوش مصنوعی: زلف محبوب را ببین که چگونه بر روی قامتش مثل منصور، که به خاطر اعتقاداتش سرش را از دست داد، ریخته است و نام او به نوعی به حقیقت پیوسته است.
این همه آشفتگی کاندر دل ما کرده جا
باشد از آن رو که با آن زلف ملصق گشته است
هوش مصنوعی: این همه ناراحتی و بینظمی که در دل ما وجود دارد، به خاطر این است که دل ما به زلفی که به آن چسبیده است، دچار این حال شده است.
ساقیا بنشین ز جا برخیز وجامی با ده ده
زاهد ارما را کند تکفیر احمق گشته است
هوش مصنوعی: ای ساقی، بر خیز و در جایی که هستی نمان، جامی به زاهد بده. زاهد به خاطر بیخود شدن و بیمعنی گشتن، خود را محکوم کرده است.
ما گذشتیم از نماز اودر الی ومن هنوز
مانده در گل گرم بحث حد مرفق گشته است
هوش مصنوعی: ما از عبادت و نماز او عبور کردیم، اما من هنوز درگیر مباحث و مشکلات دنیوی هستم، به طوری که در آنجا به بن بست رسیدهام.
گوبه او او روعلم عشق آموز وکم شو محو نحو
ای خوشا آنکوبه تحصیلش موفق گشته است
هوش مصنوعی: به او بگویید که در علم عشق آگاه شود و از خود محو گردد. خوشا به حال کسی که در این زمینه موفق شده است و به تحصیل عشق پرداخته.
در عجم هم چون بلنداقبال می باشد کسی
گر فصیحی در عرب نامش فرزدق گشته است
هوش مصنوعی: در سرزمین عجم (ایران) نیز فردی با سرنوشت بلند و شایسته وجود دارد، و اگر کسی در زبان عربی توانایی و فصاحت داشته باشد، به او فرزدق (شاعر معروف عربی) اطلاق میشود.