گنجور

شمارهٔ ۴۸۳

بتا به کشتن ما عاشقان چه می کوشی
چوآب بر سر آتش ز کین چه می جوشی
مگر نه زلف توافتاده چون زره به برت
چه حاجت است که دیگر به تن زره پوشی
من شکسته دل افراسیاب شاه نیم
اگر تودر پی خونخواهی سیاووشی
نخورده باده که داری بما چنین سر جنگ
نعوذ بالله اگر یک دوجام می نوشی
هر آنچه دردنهی بر دلم پرستاری
هر آنچه دور شوی از برم درآغوشی
من از غلامیت ای خواجه بر ندارم دست
هزار بارم اگر بنه وار بفروشی
رواست یار نوازد گرت بلنداقبال
که همچو دایره ز اخلاص حلقه درگوشی

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بتا به کشتن ما عاشقان چه می کوشی
چوآب بر سر آتش ز کین چه می جوشی
هوش مصنوعی: ای محبوب، چرا برای کشتن ما عاشقان بی‌دلیل تلاش می‌کنی؟ مگر نه این که مانند آبی هستی که بر آتش زهرآگین ریخته می‌شود و شعله را خاموش می‌کند؟
مگر نه زلف توافتاده چون زره به برت
چه حاجت است که دیگر به تن زره پوشی
هوش مصنوعی: آیا مویی که به روی شانه‌هایت ریخته است، مانند زره به بدنت آویزان نیست؟ پس چه نیازی به پوشیدن زره داری؟
من شکسته دل افراسیاب شاه نیم
اگر تودر پی خونخواهی سیاووشی
هوش مصنوعی: من قلبی شکست‌خورده‌ام مانند افراسیاب، اگر تو در پی انتقام سیاووش باشی.
نخورده باده که داری بما چنین سر جنگ
نعوذ بالله اگر یک دوجام می نوشی
هوش مصنوعی: تا به حال شراب نخورده‌ای که این‌گونه حالت جنگ و جدال است، به خدا پناه ببریم! اگر یک یا دو جام شراب می‌نوشیدی، چه حالی پیدا می‌کردی!
هر آنچه دردنهی بر دلم پرستاری
هر آنچه دور شوی از برم درآغوشی
هوش مصنوعی: هر چیزی که به دل داغم می‌زنی، همان چیزی است که به من امید و پرستاری می‌دهد. و هر چیزی که از من دور شود، در خیال و آغوش من باقی می‌ماند.
من از غلامیت ای خواجه بر ندارم دست
هزار بارم اگر بنه وار بفروشی
هوش مصنوعی: من هرگز از خدمت به تو دست نمی‌کشم، حتی اگر هزار بار هم مرا به قیمت ناچیزی بفروشی.
رواست یار نوازد گرت بلنداقبال
که همچو دایره ز اخلاص حلقه درگوشی
هوش مصنوعی: اگر با خوش‌شانسی و بخت خوب، محبوبت به تو محبت کند، این طبیعی است. زیرا مانند دایره‌ای که با صداقت به دور خود حلقه زده، این محبت نشان از خلوص و صمیمیت است.