شمارهٔ ۴۷۳
دلا منال گراز یار خویشتن دوری
که اختیار به دست تونیست مجبوری
ندیده چشم کسی ای نگار روی تو را
چه شد که درهمه عالم به حسن مشهوری
مدام سوره واللیل ونور می خوانم
به چهر وطره چوواللیل و سوره نوری
اگر چه آب دهان تو بهتر است از شهد
چه سود کز مژه مانند نیش زنبوری
دگر به مشک وبه کافورم احتیاجی نیست
توچون زموی چو مشک وز رو چوکافوری
نمی شوی گهی آگه ز طعم شیرینی
ز بسکه از نمکین لعل خویش پرشوری
دل مرا که چوکوه است کنده ای از جای
به بازوی توهزار آفرین چه پر زوری
به حسن روی توکس نیست در بنی آدم
ندانمت که پری یا فرشته یا حوری
ز دست چشم تو گر گشته شد بلنداقبال
به او بگو که چو بیمار هست معذوری
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلا منال گراز یار خویشتن دوری
که اختیار به دست تونیست مجبوری
هوش مصنوعی: ای دل، نگران نباش از دوری یار خود، زیرا که اختیار در دستان تو نیست و تو مجبور به تحمل این وضعیت هستی.
ندیده چشم کسی ای نگار روی تو را
چه شد که درهمه عالم به حسن مشهوری
هوش مصنوعی: ای نگار، چهرهی تو چه بر سر دیدههای مردم آورده است که در تمام دنیا به زیباییات شهرت یافتهای.
مدام سوره واللیل ونور می خوانم
به چهر وطره چوواللیل و سوره نوری
هوش مصنوعی: همیشه سوره واللیل و سوره نور را میخوانم، مثل چهره و مویم که به نور و روشنایی میدرخشد.
اگر چه آب دهان تو بهتر است از شهد
چه سود کز مژه مانند نیش زنبوری
هوش مصنوعی: اگرچه ترشح دهانت شیرینتر از عسل است، اما چه فایده که مانند نیش زنبور از چشمهای تو گزنده است.
دگر به مشک وبه کافورم احتیاجی نیست
توچون زموی چو مشک وز رو چوکافوری
هوش مصنوعی: نیازی به مشک و کافور ندارم، زیرا تو مانند مشک خوشبو و چون کافور با صفایی.
نمی شوی گهی آگه ز طعم شیرینی
ز بسکه از نمکین لعل خویش پرشوری
هوش مصنوعی: گاهی از شیرینی زندگی آگاه نمیشوی، زیرا از شدت شور و تلخی احساسات خود غافل شدهای.
دل مرا که چوکوه است کنده ای از جای
به بازوی توهزار آفرین چه پر زوری
هوش مصنوعی: دل من که مانند کوهی محکم و استوار است، تو با قدرت خود آن را از جایش کندهای. چه افتخار بزرگی داری که اینچنین نیرومند هستی!
به حسن روی توکس نیست در بنی آدم
ندانمت که پری یا فرشته یا حوری
هوش مصنوعی: به زیبایی چهره تو هیچ کس در میان انسانها نرسیده است، نمیدانم تو یک پری، فرشته یا حوری هستی.
ز دست چشم تو گر گشته شد بلنداقبال
به او بگو که چو بیمار هست معذوری
هوش مصنوعی: اگر به خاطر ناز و دلربایی چشمان تو، موقعیت و اقبالام دچار تغییر و بهتری شده است، به او بگو که من مانند یک بیمار، در این شرایط خاص ناتوان و معذور هستم.