شمارهٔ ۴۵۶
برقع ز رخ گشودی دل ازکفم ربودی
چون دل ربودی ازمن خود رو نهان نمودی
ای سرو قد مه رورفتی به حرف بدگو
هر کس هر آنچه بد گفت در حق من شنودی
از بردباری من جور توبیشتر شد
برمهرم آنچه افزود بر قهر خود فزودی
بامن جفایت ار هست از بهر آزمایش
اندر وفا مگر نه صدبارم آزمودی
یک دم نشد که چون دل اندر برم نشینی
اما به پیش اغیار شب تا سحر غنودی
روز ازل که دادم در عاشقی دل ازکف
هم عاشقم تو کردی هم دلبرم تو بودی
گشتم بلنداقبال فرخنده فال وخوشحال
ز آئینه دلم چون زنگ هوس زودی
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برقع ز رخ گشودی دل ازکفم ربودی
چون دل ربودی ازمن خود رو نهان نمودی
هوش مصنوعی: وقتی حجاب از چهرهات برداشتید، دلم را از دستم گرفتی. چون دلم را از من گرفتی، خودت را به گونهای مخفی کردی که کمتر به چشم بیایی.
ای سرو قد مه رورفتی به حرف بدگو
هر کس هر آنچه بد گفت در حق من شنودی
هوش مصنوعی: ای سروبلند، زیبا روی، تو به سخنان معصومانه بدگویان توجه نکن. هر کسی هر چه بد درباره من گفته، تو نشنیده بگیر.
از بردباری من جور توبیشتر شد
برمهرم آنچه افزود بر قهر خود فزودی
هوش مصنوعی: تحمل و صبوری من باعث شد که علاقهام به تو بیشتر شود و در حالی که محبت من افزایش یافت، خشم تو هم بیشتر شد.
بامن جفایت ار هست از بهر آزمایش
اندر وفا مگر نه صدبارم آزمودی
هوش مصنوعی: اگر با من بدرفتاری میکنی به خاطر آزمایش وفاداریام است، مگر نه اینکه مرا صدبار امتحان کردهای؟
یک دم نشد که چون دل اندر برم نشینی
اما به پیش اغیار شب تا سحر غنودی
هوش مصنوعی: یک لحظه هم نشد که دل من در کنار تو آرام بگیرد، اما تو در حضور دیگران تا صبح خواب آلود بودی.
روز ازل که دادم در عاشقی دل ازکف
هم عاشقم تو کردی هم دلبرم تو بودی
هوش مصنوعی: در روزی که من در عشق، دل خود را از دست دادم، هم تو باعث شدی که عاشق شوم و هم تو معشوق من بودی.
گشتم بلنداقبال فرخنده فال وخوشحال
ز آئینه دلم چون زنگ هوس زودی
هوش مصنوعی: من با شادکامی و خوشبختی فراوان به زندگی نگریستم و احساس نیکویی در دل دارم که مانند آینهای شفاف، آرزوها و خواستههایم را نشان میدهد.