گنجور

شمارهٔ ۴۳۱

تیر مژگان وسنان قد و زره موشده ای
رستم مملکت حسن نه بر زو شده ای
ماه رخساری وخورشید لقا زهره جبین
چشم بد دور چه فرخ رخ و نیکوشده ای
طره ات عقرب وچنگال اسد مژگانت
هم به قد تیری و همقوسز ابرو شده ای
هر که رخسار تو را دید ودوگیسوی تو را
گفت خورشیدی ودربرج ترازو شده ای
با وجود تو به گلزار ندارم سروکار
که سهی قامت وگلچهر وسمن بو شده ای
چشمت از بس دل وجان وزدل وجان صبر وتوان
می بردخلق بر آنند که جادو شده ای
تندکم تلخ بگوای بت شیرین حرکات
ترش رو بی سبب از گفته بدگوشده ای
هر چه حسن است به عالم همه را دارائی
عیب این است که بدعهد و جفا جوشده ای
هست بدخوی هر آنک که نکو دارد روی
تونکو رو پس از آن روست که بدخو شده ای
خلقی از چار جهت ناظر وجویای تولیک
کس نبیند که تو درجلوه ز شش سو شده ای
اگر این طرفه غزل شعر بلند اقبال است
پس بگوئید به اوخواجه خواجو شده ای

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تیر مژگان وسنان قد و زره موشده ای
رستم مملکت حسن نه بر زو شده ای
هوش مصنوعی: چشم‌های تو به مانند تیرهایی تند و برنده هستند و موهای بلندت به مانند زره‌ای درخشان به نظر می‌رسند. تو مانند رستم، نگهبان و حامی سرزمین زیبایی‌های عشق هستی و فقط برای آن سرزمین ساخته شده‌ای.
ماه رخساری وخورشید لقا زهره جبین
چشم بد دور چه فرخ رخ و نیکوشده ای
هوش مصنوعی: چهره زیبا و دلربای تو مانند ماه است و ملاقات با تو همچون روز روشن می‌باشد. چشمانت از هر گونه بدی دور و خالی از آسیب است و تو درخشان و خوشبخت به نظر می‌رسی.
طره ات عقرب وچنگال اسد مژگانت
هم به قد تیری و همقوسز ابرو شده ای
هوش مصنوعی: موهای تو مانند عقرب است و مژه‌هایت به اندازه تیر و ابروهایت مانند قوس کمان شده‌اند.
هر که رخسار تو را دید ودوگیسوی تو را
گفت خورشیدی ودربرج ترازو شده ای
هوش مصنوعی: هر کسی که چهره تو و موهای بلندت را دید، گفت که تو مانند خورشیدی شده‌ای و در مقام برابری قرار داری.
با وجود تو به گلزار ندارم سروکار
که سهی قامت وگلچهر وسمن بو شده ای
هوش مصنوعی: با حضور تو در زندگی‌ام، نیازی به رفتن به باغ و گلزار ندارم. چرا که تو با قد بلند و چهره زیبا و بوی خوشی که داری، به تنهایی همه زیبایی‌ها را به من عطا کرده‌ای.
چشمت از بس دل وجان وزدل وجان صبر وتوان
می بردخلق بر آنند که جادو شده ای
هوش مصنوعی: چشمانت آنقدر دل و جان را تحت تأثیر قرار می‌دهد و از صبر و توان انسان می‌کاهد که مردم فکر می‌کنند جادو شده‌ای.
تندکم تلخ بگوای بت شیرین حرکات
ترش رو بی سبب از گفته بدگوشده ای
هوش مصنوعی: سخنان تلخی بیان می‌کنی، در حالی که رفتار ملایم و شیرینی داری. بدون دلیل، به حرف‌های ناپسند و نادرست توجه کرده‌ای.
هر چه حسن است به عالم همه را دارائی
عیب این است که بدعهد و جفا جوشده ای
هوش مصنوعی: هر چه زیبایی و خوبی در جهان وجود دارد، همه آنها را داری، اما عیب این است که وفادار نیستی و نسبت به دیگران بی‌رحمی می‌کنی.
هست بدخوی هر آنک که نکو دارد روی
تونکو رو پس از آن روست که بدخو شده ای
هوش مصنوعی: کسی که چهره زیبایی دارد اما در باطن بدخوی است، به این دلیل است که ظاهری نیکو دارد. اگر کسی این ظاهر زیبا را ببیند، ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرد و متوجه بدخویی او نشود.
خلقی از چار جهت ناظر وجویای تولیک
کس نبیند که تو درجلوه ز شش سو شده ای
هوش مصنوعی: مردم از چهار سو به تو نگاه می‌کنند و به دنبال تو هستند، اما هیچ‌کس نمی‌بیند که تو در زیبایی و جلوه‌ات از هر طرف نمایان شده‌ای.
اگر این طرفه غزل شعر بلند اقبال است
پس بگوئید به اوخواجه خواجو شده ای
هوش مصنوعی: اگر این غزل زیبا اثر اقبال است، پس به او بگویید که به مقام خواجه رسیده‌ای.