گنجور

شمارهٔ ۴۳۰

توچرا اینهمه بدخو شده ای
تلخ گوگشته ترش روشده ای
همچو شیری به نظر درگه خشم
اگر ازچشم چوآهو شده ای
بی سبب از من دلداده چرا
رنجه از گفتم بدگوشده ای
برده ای دل ز دو صد پیر وجوان
به یکی غمزه چو جادوشده ای
دل طلبکار تو وغافل از این
که تو درجلوه زهر سو شده ای
تا بنفشه خط وسنبل گیسو
تا سهی قد وسمن بو شده ای
همچومن هر که بلنداقبال است
آفت جان و دل او شده ای

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

توچرا اینهمه بدخو شده ای
تلخ گوگشته ترش روشده ای
هوش مصنوعی: چرا اینقدر بدخلق و تلخ شده‌ای؟ چرا اینقدر عصبانی و ناراحت به نظر می‌رسی؟
همچو شیری به نظر درگه خشم
اگر ازچشم چوآهو شده ای
هوش مصنوعی: اگر به مانند شیری در برابر خشم بایستی، نگذار که همچون آهو ترسیده به نظر بیایی.
بی سبب از من دلداده چرا
رنجه از گفتم بدگوشده ای
هوش مصنوعی: چرا بدون دلیل از صحبت‌های من ناراحت هستی، در حالی که من فقط دلم را به تو سپرده‌ام؟
برده ای دل ز دو صد پیر وجوان
به یکی غمزه چو جادوشده ای
هوش مصنوعی: دل تو تحت تاثیر افراد زیادی بوده است، اما حالا فقط با یک نگاه غمزه، جادو شده‌ای و تمام آن تأثیرات را فراموش کرده‌ای.
دل طلبکار تو وغافل از این
که تو درجلوه زهر سو شده ای
هوش مصنوعی: دل تو در انتظار محبت و توجه است، غافل از اینکه زیبایی تو در هر سو جلوه‌گری می‌کند.
تا بنفشه خط وسنبل گیسو
تا سهی قد وسمن بو شده ای
هوش مصنوعی: تا زمانی که گیسوی تو همچون گل بنفشه و سنبل درخشان است و قدت همچون درخت سدر بلند و معطر می‌باشد، زیبایی تو همچنان باقی است.
همچومن هر که بلنداقبال است
آفت جان و دل او شده ای
هوش مصنوعی: هر فردی که خوشبخت و موفق باشد، دچار درد و رنجی در زندگی‌اش شده است.