گنجور

شمارهٔ ۴۲۹

چه خورده ای که ز رخ همچوارغوان شده ای
کجا بدی و به بزم که میهمان شده ای
به مو چوسنبلی از رو چو گل ز قدچون سرو
زفرق تا به قدم رشک گلستان شده ای
کنون فزون هوس صحبت است با تومرا
که شعر خوان ولغز سنج و نکته دان شده ای
سراغی از تو و ازمنزلت نداد کسم
که لایری ز نظرها ولامکان شده ای
هنوز بر سر قهری و باز در پی جنگ
مرا گمان که به من یار ومهربان شده ای
مگر نه دامن من بود متکای سرت
چه روی داده ندانم که سرگران شده ای
گناه بخت بد من بود وگرنه چرا
زمن به گفته اغیار بدگمان شده ای
چه غم ندارد اگر جان ودل بلنداقبال
که آفت دل خلق و بلای جان شده ای

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چه خورده ای که ز رخ همچوارغوان شده ای
کجا بدی و به بزم که میهمان شده ای
هوش مصنوعی: چه چیزی خورده‌ای که چهره‌ات مانند زعفران درخشیده و زیبا شده است؟ کجا بودی و اکنون به کجا آمده‌ای که به جمع ما پیوسته‌ای؟
به مو چوسنبلی از رو چو گل ز قدچون سرو
زفرق تا به قدم رشک گلستان شده ای
هوش مصنوعی: تو به قد و زیبایی‌ات مانند سرو و گل هستی، موهایت چنان زیبا و لطیفند که به خوشبویی گل مشابه‌اند. تمام حالت و جمال تو باعث شده که دلبری تو در دل دیگران حسادت برانگیز باشد.
کنون فزون هوس صحبت است با تومرا
که شعر خوان ولغز سنج و نکته دان شده ای
هوش مصنوعی: اکنون می‌خواهم بیشتر با تو صحبت کنم، چرا که می‌بینم به شعر و بازی با واژه‌ها و نکته‌سنجی مسلط شده‌ای.
سراغی از تو و ازمنزلت نداد کسم
که لایری ز نظرها ولامکان شده ای
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نشانی از تو و خانه‌ات نپرسیده است، چون تو به دور از چشم‌ها و در مکانی نامشخص قرار گرفته‌ای.
هنوز بر سر قهری و باز در پی جنگ
مرا گمان که به من یار ومهربان شده ای
هوش مصنوعی: هنوز هم با من قهر هستی و به دنبال درگیری، اما فکر می‌کنی که به من دوست و مهربان شده‌ای.
مگر نه دامن من بود متکای سرت
چه روی داده ندانم که سرگران شده ای
هوش مصنوعی: آیا دامن من نمی‌توانست نقش بالشتی برای سرت را داشته باشد؟ ندانم چه بر تو گذشته که اکنون در چنین حالتی هستی.
گناه بخت بد من بود وگرنه چرا
زمن به گفته اغیار بدگمان شده ای
هوش مصنوعی: بخت بد من باعث شد که تو به حرف‌های دیگران درباره من بی‌اعتماد شده‌ای، وگرنه دلیلی نداشت که به من بدگمان شوی.
چه غم ندارد اگر جان ودل بلنداقبال
که آفت دل خلق و بلای جان شده ای
هوش مصنوعی: نگران نباش اگر کسی با روح و دل بزرگ دچار مشکلاتی شده باشد که باعث آزار دیگران و دردسر برای خود او شده است.