گنجور

شمارهٔ ۴۲۸

چرا تو این همه ای ماه بی وفا شده ای
به دوستان همه بی مهر یا به ما شده ای
هزار درد اگر عشق کرده بار دلم
مرا چه غم که تو بر درد ما دوا شده ای
شدیم ازهمه اهل زمانه بیگانه
از آن زمان که به ما یار و آشنا شده ای
به شاهی توچه نقصان رسد اگر گویند
که یار با من بی مایه گدا شده ای
اگر به حرف رقیبان نرفته ای خود گو
ز چیست کز بر من همچو دل جدا شده ای
جدا ز رویتو دانی که روز مرگ من است
رضا به مرگ من از هجر خود چرا شده ای
به روزگار شوی همچو من بلنداقبال
اگر به حکم قضا و قدر رضا شده ای

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چرا تو این همه ای ماه بی وفا شده ای
به دوستان همه بی مهر یا به ما شده ای
هوش مصنوعی: چرا ای ماه، اینقدر بی وفا شده‌ای؟ آیا به همه دوستان خود بی‌مهری می‌کنی یا فقط به ما این‌گونه رفتار کرده‌ای؟
هزار درد اگر عشق کرده بار دلم
مرا چه غم که تو بر درد ما دوا شده ای
هوش مصنوعی: اگرچه دل من به خاطر عشق هزاران درد را تحمل کرده، اما چه اهمیتی دارد وقتی که تو درمانی برای همه این دردها هستی.
شدیم ازهمه اهل زمانه بیگانه
از آن زمان که به ما یار و آشنا شده ای
هوش مصنوعی: از زمانی که تو به ما نزدیک و آشنا شده‌ای، از دیگران و اهل زمانه‌امان جدا شده‌ایم.
به شاهی توچه نقصان رسد اگر گویند
که یار با من بی مایه گدا شده ای
هوش مصنوعی: به توچه کمبودی نمی‌رسد اگر بگویند که یار من، بی‌نوا و در تنگدستی به سر می‌برد.
اگر به حرف رقیبان نرفته ای خود گو
ز چیست کز بر من همچو دل جدا شده ای
هوش مصنوعی: اگر به سخنان رقیبان توجه نکرده‌ای، خودت بگو که چه چیزی باعث شده از من جدا شوی و دلتنگی کنی.
جدا ز رویتو دانی که روز مرگ من است
رضا به مرگ من از هجر خود چرا شده ای
هوش مصنوعی: از چهره‌ات دوری، می‌دانی که مرگ من نزدیک است. چرا از جدایی‌ام راضی به مرگ من شده‌ای؟
به روزگار شوی همچو من بلنداقبال
اگر به حکم قضا و قدر رضا شده ای
هوش مصنوعی: اگر در زندگی خود به خوشبختی و موفقیت دست یافته‌ای، باید به لطفِ سرنوشت و تقدیر راضی باشی.