گنجور

شمارهٔ ۴۲۷

چرا تواینهمه ای ماه بی وفا شده ای
به دوستان همه بی مهر یا به ما شده ای
جفاکشی شده ما را شعار و دلشادیم
از آن زمان که به ما مایل جفا شده ای
جدا شود چو نی از غصه بند از بندم
ببینم ازبر من گر دمی جدا شده ای
به ملک حسن تو شاهنشهی زهی احسان
که همنشین به من خسته گدا شده ای
به من به حالت بیگانگان کنی رفتار
ولیک با همه می بینم آشنا شده ای
هزار درد تو را بی دوا شفا بخشد
اگر به درد دل خسته ای دوا شده ای
دلا چه شد که چو من گشته ای بلنداقبال
مگر به حکم قضا و قدر رضا شده ای

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چرا تواینهمه ای ماه بی وفا شده ای
به دوستان همه بی مهر یا به ما شده ای
هوش مصنوعی: چرا این قدر بی وفا شده‌ای؟ آیا به دوستانت بی محبت شده‌ای یا به ما توجهی ندارید؟
جفاکشی شده ما را شعار و دلشادیم
از آن زمان که به ما مایل جفا شده ای
هوش مصنوعی: ما به خاطر ظلم و ناراحتی که به ما می‌شود، رنج می‌کشیم و از زمانی که توجه و محبت تو به سمت ما جلب شده، خوشحالیم.
جدا شود چو نی از غصه بند از بندم
ببینم ازبر من گر دمی جدا شده ای
هوش مصنوعی: وقتی نی (نی‌زن) از غصه و اندوه خود رها شود، می‌تواند مانند نخی که از بند آزاد شده، به راحتی خود را ابراز کند. اگر تو هم از من جدا شده‌ای، می‌توانم این رهایی را حس کنم.
به ملک حسن تو شاهنشهی زهی احسان
که همنشین به من خسته گدا شده ای
هوش مصنوعی: ای آنکه با زیبایی‌ات به پادشاهی رسیده‌ای، چه نیکو است که به من، که خسته و دردمند هستم، رفیق و همدم شده‌ای.
به من به حالت بیگانگان کنی رفتار
ولیک با همه می بینم آشنا شده ای
هوش مصنوعی: تو با من مانند غریبه‌ها رفتار می‌کنی، اما من می‌بینم که با همه دیگران ارتباط نزدیکی برقرار کرده‌ای.
هزار درد تو را بی دوا شفا بخشد
اگر به درد دل خسته ای دوا شده ای
هوش مصنوعی: اگر دل خسته‌ای داری، هزاران درد تو را درمان می‌کند و شفا می‌بخشد.
دلا چه شد که چو من گشته ای بلنداقبال
مگر به حکم قضا و قدر رضا شده ای
هوش مصنوعی: ای دل، چرا مانند من خوشبخت و موفق شده‌ای؟ آیا این به خاطر خواست و سرنوشت الهی بوده است که به اینجا رسیده‌ای؟