گنجور

شمارهٔ ۳۹۷

ای قدم خم گشته تر ز ابروی تو
وی دلم آشفته تر از موی تو
معنی ز والقلم را یافتم
چون بدیدم بینی وابروی تو
آیه واللیل باشد بخت من
سوره والشمس آمد روی تو
خون به دل ماه از رخ نیکوی تو است
یا به گل سرو از قد دلجوی تو
چشم بندی می کنی یا ساحری
چنگل شیر است با آهوی تو
صولجان هر گه به کف گیری ز زلف
دل همی خواهد که گردگوی تو
عارفان در فکر نار ونورتو
صوفیان در ذکرهای و هوی تو
عاشقان را از سر شب تا به صبح
قصه ها از طلعت وگیسوی تو
درکلامم نیست الا وصف تو
درمشامم نیست غیر از بوی تو
ابرو باران خواست هر کس تخم کشت
کشت من شد سبز ز آب جویتو
صدهزاران منزل ار ره طی کنم
باز بینم هستم اندر کوی تو
مرحبا بر عشق وبرکردار عشق
چون منی راکرده هم زانوی تو
بردی از دست بلنداقبال دل
آفرین بر قوت بازوی تو

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای قدم خم گشته تر ز ابروی تو
وی دلم آشفته تر از موی تو
هوش مصنوعی: ای قدمت که از ابروی تو خمیده‌تر است و دلم که از موی تو پریشان‌تر است.
معنی ز والقلم را یافتم
چون بدیدم بینی وابروی تو
هوش مصنوعی: وقتی که بینی و ابرویت را دیدم، برایم روشن شد که معنای قلم و نوشتن چیست.
آیه واللیل باشد بخت من
سوره والشمس آمد روی تو
هوش مصنوعی: در دل شب، شانس و خوشبختی من تویی، همچنان که روز به وسیله تابش خورشید روشن می‌شود، روی تو هم روشنی بخش زندگی من است.
خون به دل ماه از رخ نیکوی تو است
یا به گل سرو از قد دلجوی تو
هوش مصنوعی: دل ماه از زیبایی تو محزون و غمزده است یا اینکه به گل سرو از قامت دلفریب تو حسادت می‌کند.
چشم بندی می کنی یا ساحری
چنگل شیر است با آهوی تو
هوش مصنوعی: تو با چشمان جادوگری خود، مثل یک ساحر، در حال فریب دادن هستی؛ در حالی که دنیای درونی‌ات و احساساتت همچون شیر قوی و شجاعی است که در کنار یک آهو قرار گرفته است.
صولجان هر گه به کف گیری ز زلف
دل همی خواهد که گردگوی تو
هوش مصنوعی: هر زمان که طرف محبوبش را در آغوش می‌گیرد، دلش می‌خواهد که زیبایی و رخسار او را در خاطر بسپارد.
عارفان در فکر نار ونورتو
صوفیان در ذکرهای و هوی تو
هوش مصنوعی: عارفان در حال تأمل و تفکر درباره‌ی جذابیت و نور وجود تو هستند و صوفی‌ها مشغول ذکر و عبادت تو هستند.
عاشقان را از سر شب تا به صبح
قصه ها از طلعت وگیسوی تو
هوش مصنوعی: عاشقان از ابتدای شب تا صبح داستان‌هایی درباره زیبایی و موهای تو تعریف می‌کنند.
درکلامم نیست الا وصف تو
درمشامم نیست غیر از بوی تو
هوش مصنوعی: در سخنانم تنها تو را توصیف می‌کنم و در ذهنم جز بوی تو چیزی دیگر نیست.
ابرو باران خواست هر کس تخم کشت
کشت من شد سبز ز آب جویتو
هوش مصنوعی: هر کسی که به دنبال بهره‌وری و رشد است، نتیجه‌اش به مانند سبز شدن کشت من از آب جوی تو خواهد بود.
صدهزاران منزل ار ره طی کنم
باز بینم هستم اندر کوی تو
هوش مصنوعی: حتی اگر صد هزار منزل را طی کنم، همچنان در انتهای این مسیر می‌بینم که من در کوی تو هستم.
مرحبا بر عشق وبرکردار عشق
چون منی راکرده هم زانوی تو
هوش مصنوعی: خوش آمد به عشق و رفتار زیبای آن! من که به خاطر عشق، به زانو در آمده‌ام.
بردی از دست بلنداقبال دل
آفرین بر قوت بازوی تو
هوش مصنوعی: دل‌آفرین به خاطر این که تو با قدرت و توانایی‌ات موفق به انجام کاری بزرگ شده‌ای، تو را ستایش می‌کند.