گنجور

شمارهٔ ۳۹۶

هر کس افتد به خیال من وتو
خون کندگریه به حال من وتو
چون من از عشق توو چون تو به حسن
نیست در شهر مثال من وتو
به تو خون من ومی از کف تو
باد این هر دو حلال من وتو
فرودین تو و دیماه من است
شب و روز ومه و سال من وتو
قصه دوزخ و فردوس بود
شرحی از هجر و وصال من وتو
صبر خواهی تو ز من من زتو وصل
آه از این فکر محال من و تو
همه خوانندبلنداقبالم
زجواب وز سؤال من وتو

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر کس افتد به خیال من وتو
خون کندگریه به حال من وتو
هوش مصنوعی: هر کسی که به یاد ما بیفتد، برای حال ما گریه خواهد کرد.
چون من از عشق توو چون تو به حسن
نیست در شهر مثال من وتو
هوش مصنوعی: عشق من به تو بی نظیر است و همانطور که در این شهر مانند من و تو پیدا نمی‌شود، تو نیز زیبایی‌ات مشابه هیچ‌کس دیگر نیست.
به تو خون من ومی از کف تو
باد این هر دو حلال من وتو
هوش مصنوعی: به خاطر تو، هم خون من و هم می از دستان تو، برای ما قابل قبول و حلال است.
فرودین تو و دیماه من است
شب و روز ومه و سال من وتو
هوش مصنوعی: تو برای من همچون فرودین هستی و دیماه من، شب و روز من، ماه و سال من.
قصه دوزخ و فردوس بود
شرحی از هجر و وصال من وتو
هوش مصنوعی: داستان جهنم و بهشت، توصیفی است از جدایی و وصل من و تو.
صبر خواهی تو ز من من زتو وصل
آه از این فکر محال من و تو
هوش مصنوعی: اگر تو از من صبر بخواهی، من نیز از تو وصل و ارتباط می‌خواهم، اما آه از این فکرِ غیرممکن که هم من و هم تو بتوانیم به یکدیگر برسیم.
همه خوانندبلنداقبالم
زجواب وز سؤال من وتو
هوش مصنوعی: همه به من گوش می‌دهند و در پی پاسخ و پرسش‌های من و تو هستند.