شمارهٔ ۳۹۱
چومریخی ز خون چون ماهی از رو
چوتیر از قامتی چون قوس از ابرو
منجم چهر و ززلفت را مگر دید
که گوید ماه باشد در ترازو
نیارد ازختن کس مشک در فارس
که داری صد ختن در چین گیسو
دلم درچنگ زلفت شد گرفتار
چو اندرچنگل شهباز تیهو
نشینی تا چو سرو اندر کنارم
کنارم گشته ز آب چشم چون جو
سراغ از قد موزون تو گیرد
که قمری می زند بر سرو کوکو
دل چون کوه ما راکندی از جای
تعالی الله از این زور بازو
به صورت گرچه پنهان گشتی از چشم
به معنی جلوه گر هستی ز هر سو
نه چون زلف تو خیزدمشک ازچین
نه از بابل چو چشمان تو جادو
چو قدت نیست سروی ماه رخسار
چو رویت نیست ماهی عنبرین مو
زعشقش نیست کس دلداده چون من
به عالم هست اگر دلبر بود او
دلم خواهد همی زلف و لبش را
که این را بوسم وآن را کنم بو
بلند اقبال گردم همچو زلفش
شبی گیرد سرم راگر به زانو
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چومریخی ز خون چون ماهی از رو
چوتیر از قامتی چون قوس از ابرو
هوش مصنوعی: چون مرغی از خون برخاسته، مانند ماهی که از آب بیرون میجهد، قامتی بلند و خوشفرم دارد، همانطور که قوس از ابرو نمایان میشود.
منجم چهر و ززلفت را مگر دید
که گوید ماه باشد در ترازو
هوش مصنوعی: منجم وقتی که چهره و موهای تو را میبیند، نمیتواند جز این بگوید که تو همچون ماه در ترازوی زیبایی قرار داری.
نیارد ازختن کس مشک در فارس
که داری صد ختن در چین گیسو
هوش مصنوعی: هیچ کس در فارس نمیتواند بویی از مشک بیاورد، زیرا تو صدها جویبار خوشبو از موی خود داری.
دلم درچنگ زلفت شد گرفتار
چو اندرچنگل شهباز تیهو
هوش مصنوعی: دل من در دست زلف تو گرفتار شده مانند پرندهای که در چنگال شاه باز اسیر است.
نشینی تا چو سرو اندر کنارم
کنارم گشته ز آب چشم چون جو
هوش مصنوعی: وقتی کنارت نشستهام، مانند درخت سرو زیبا به نظر میرسی و اشکهای من مانند جوی آب جاریست.
سراغ از قد موزون تو گیرد
که قمری می زند بر سرو کوکو
هوش مصنوعی: کسی به دنبال خبر از قامت زیبا و موزون تو میگردد، چرا که مانند قمری که به درخت سرو آواز میخواند، عاشقانه و شاداب است.
دل چون کوه ما راکندی از جای
تعالی الله از این زور بازو
هوش مصنوعی: دل مانند کوه، تو را از جای خود برکند و با قدرتی که داری، ای خدا، از این نیرویی که به کار بردی، حیرتزدهام.
به صورت گرچه پنهان گشتی از چشم
به معنی جلوه گر هستی ز هر سو
هوش مصنوعی: اگرچه ظاهر تو از دیدگان پنهان شده است، اما در واقع از هر طرف به وضوح وجود داری و درخشش خود را نشان میدهی.
نه چون زلف تو خیزدمشک ازچین
نه از بابل چو چشمان تو جادو
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و جذابیت خاصی اشاره دارد که شخصی با موهای مجعد و زیبایی مانند زلف معشوقه خود توصیف شده است. همچنین چشمان او به قدری جادوی و دلربا هستند که مانند جادوگری همه را تحت تاثیر قرار میدهند. در کل، شاعر به زیباییهای طبیعی و خاص او اشاره میکند که بینظیر و جذابند.
چو قدت نیست سروی ماه رخسار
چو رویت نیست ماهی عنبرین مو
هوش مصنوعی: هرگاه به قد و قامت تو نگاه میکنم، میبینم که مانند سرو زیبا نیستی. همچنین زمانی که به چهرهات نظر میکنم، میفهمم که زیبایی و درخشش مانند آن ماهی که موهایی به رنگ عنبر دارد، در تو وجود ندارد.
زعشقش نیست کس دلداده چون من
به عالم هست اگر دلبر بود او
هوش مصنوعی: از عشق او هیچکس چون من دلداده نیست. اگر او محبوبی بود، شاید دنیا هم به چنین حالتی نمیافتاد.
دلم خواهد همی زلف و لبش را
که این را بوسم وآن را کنم بو
هوش مصنوعی: دلم میخواهد زلف و لب او را ببوسم و از بوی خوشش لذت ببرم.
بلند اقبال گردم همچو زلفش
شبی گیرد سرم راگر به زانو
هوش مصنوعی: اگر شبی مقدر شود که همچون زلف او بلند شوم، سرم را با زانویم میگیرم.