شمارهٔ ۳۸۳
من پیرم و دل مرده تو داری به جبین چین
من خون جگر خورده بود لعل تو رنگین
دامان من از اشک چو چرخ است پر اختر
بینم ز برماه تو طالع شده پروین
از لب به رخ تو است چرا خون کبوتر
زد مژه تو بردل من چنگل شاهین
عاشق دل من زلف توگردیده پریشان
مژگان به جفون تومنم خسته زوبین
گفتند که چین است پر ازمشک وخطا بود
دیدیم چو زلف تو که مشک است پر ازچین
ابروی تو کجا گشته ومن راست کمان قد
لعل تو شکر شعر من است این همه شیرین
بالای تو موزون بود وشعر تو دلکش
گویند به طبع من وشعرم همه تحسین
در آینه گر عکس رخ دوست نماید
بی شبهه که آن هم بود این هم نبود این
از چیست به من انس نمی گیری وداری
ز ابروقد ودندان نون و الف وسین
اندر ره وصلت همه هستندسبکبار
آوخ که همی بار خر من شده سنگین
اقبال بلند است کسی را که ز عشقت
شد همچو بلند اقبال افتاده ومسکین
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من پیرم و دل مرده تو داری به جبین چین
من خون جگر خورده بود لعل تو رنگین
هوش مصنوعی: من سالمندی هستم با دلی خسته، و تو با زیباییات چهرهای پرچین و شکن داری. من بر اثر درد و رنج، خون دل خوردهام و لبهای تو به خاطر زیباییات سرخ و زرق و برقدار است.
دامان من از اشک چو چرخ است پر اختر
بینم ز برماه تو طالع شده پروین
هوش مصنوعی: دامن من از اشک پر شده مثل چرخ است و من در آسمان، ستارهٔ پروین را میبینم که به خاطر تو و زیباییات ظهور کرده است.
از لب به رخ تو است چرا خون کبوتر
زد مژه تو بردل من چنگل شاهین
هوش مصنوعی: چرا نگاهت به دل من آسیب میزند، در حالی که زیبایی چشمانت مانند تیری است که در قلبم نشسته و من را مجروح کرده است.
عاشق دل من زلف توگردیده پریشان
مژگان به جفون تومنم خسته زوبین
هوش مصنوعی: دل من به خاطر زلفهای تو پریشان شده است. مژههای تو به مانند جواهرات دلفریبند و من به خاطر این زیبایی خسته و کلافهام.
گفتند که چین است پر ازمشک وخطا بود
دیدیم چو زلف تو که مشک است پر ازچین
هوش مصنوعی: گفتند که چین پر از مشک است، اما وقتی دیدیم موهای تو، متوجه شدیم که مشک هم پر از چین و فر است.
ابروی تو کجا گشته ومن راست کمان قد
لعل تو شکر شعر من است این همه شیرین
هوش مصنوعی: ابروی تو کجا رفته و من راست به کمان مینگرم؟ قامت تو مانند لعل است و شیرینی شعر من به خاطر توست.
بالای تو موزون بود وشعر تو دلکش
گویند به طبع من وشعرم همه تحسین
هوش مصنوعی: این بیت نشان میدهد که زیبایی و فخامت وجود تو باعث شده که شعر و کلام تو به گونهای دلنشین و جذاب باشد. همچنین، احساسات من نسبت به تو و آثار هنریام، به تحسین و ستایش از تو میانجامد.
در آینه گر عکس رخ دوست نماید
بی شبهه که آن هم بود این هم نبود این
هوش مصنوعی: اگر در آینه تصویر چهرهی دوست دیده شود، بدون تردید آن تصویر هم وجود دارد و هم ندارد.
از چیست به من انس نمی گیری وداری
ز ابروقد ودندان نون و الف وسین
هوش مصنوعی: چرا از من فاصله میگیری و به خاطر زیباییهایت مثل ابرو و قد و دندان به من توجه نمیکنی؟
اندر ره وصلت همه هستندسبکبار
آوخ که همی بار خر من شده سنگین
هوش مصنوعی: در مسیر رسیدن به تو، همه در آسودگی حرکت میکنند، اما افسوس که بار من به سنگینی تبدیل شده و کار من را دشوار کرده است.
اقبال بلند است کسی را که ز عشقت
شد همچو بلند اقبال افتاده ومسکین
هوش مصنوعی: کسی که از عشق تو به اوج و بلندای سعادت رسیده، حالا در شرایطی سخت و درمانده قرار گرفته است.