گنجور

شمارهٔ ۳۷۳

ساقی امشب می دهی گر می به من
ساغر از کف نه به من می ده به من
گو به خادم تا رود در پیش یار
گوید او راتا بیاید پیش من
آمدی در پیش من خوش آمدی
ای نگار گلرخ نسرین بدن
نه چورخسارت بود ماه فلک
نه چو بالایت بود سروچمن
ماه راکی بوده زلف عنبرین
سرو را کی بوده بر مشک ختن
خیز وجامی ده بلنداقبال را
تا بگوید وصف میرمؤتمن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ساقی امشب می دهی گر می به من
ساغر از کف نه به من می ده به من
هوش مصنوعی: امشب ای ساقی، اگر می‌خواهی به من نوشیدنی بدهی، از جامت به من بده، نه اینکه فقط یک می‌کنی یا به من می‌زنی.
گو به خادم تا رود در پیش یار
گوید او راتا بیاید پیش من
هوش مصنوعی: به خادم بگو که به نزد یار برود و بگوید که تا او به پیش من بیاید.
آمدی در پیش من خوش آمدی
ای نگار گلرخ نسرین بدن
هوش مصنوعی: ای گلرخ نسرین، خوش آمدی! تو به حضور من آمدی و باعث خوشحالی‌ام شدی.
نه چورخسارت بود ماه فلک
نه چو بالایت بود سروچمن
هوش مصنوعی: نه مانند زخم توست که از آسمان آمده، و نه مانند قامت توست که در باغ سرسبز دارد.
ماه راکی بوده زلف عنبرین
سرو را کی بوده بر مشک ختن
هوش مصنوعی: ماه همچون سنگی درخشان است و زلف‌های معطر سرو مانند عطر مشک ختنی می‌باشد.
خیز وجامی ده بلنداقبال را
تا بگوید وصف میرمؤتمن
هوش مصنوعی: بیدار شو و جامی را به دست بگیر تا داستان مرد قدردانی را بگوید.