شمارهٔ ۳۶
بسکه مشکین مو ز بس نیکورخ است
ترک من آشوب چین و خلخ است
نیست با گلشن سرو کارم که او
سرو قامت یاسمن بو گل رخ است
چون شه شطرنج هر جا روکند
پیش پای پیلتن اسبش رخ است
تند خو ترکی مرا باشد کز او
هر چه خواهم گرچه یخ باشد یخ است
می کنم هر گه تمنای وصال
لن ترانی بر زبانش پاسخ است
هاله خط ماه رویش را گرفت
ای دل آوخ گو که جای آوخ است
چون بلند اقبال رویش هر که دید
طالعش مسعود و بختش فرخ است
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بسکه مشکین مو ز بس نیکورخ است
ترک من آشوب چین و خلخ است
هوش مصنوعی: به خاطر موهای مشکی و خوشفرم او، ترک من شلوغ و پرآشوب شده است.
نیست با گلشن سرو کارم که او
سرو قامت یاسمن بو گل رخ است
هوش مصنوعی: من با گلستان سروکار ندارم، چون او مانند یاسمن با قامت زیبا و رخسار دلربا است.
چون شه شطرنج هر جا روکند
پیش پای پیلتن اسبش رخ است
هوش مصنوعی: هر جا که شاه شطرنج حرکت کند، در برابر دلاوران، آنچه در پیش پای آنهاست، نشاندهنده قدرت و سلطهاش است.
تند خو ترکی مرا باشد کز او
هر چه خواهم گرچه یخ باشد یخ است
هوش مصنوعی: تندخو بودن ترک من به گونهای است که هر چیزی که بخواهم، حتی اگر یخ باشد، به همان شکل یخ باقی میماند.
می کنم هر گه تمنای وصال
لن ترانی بر زبانش پاسخ است
هوش مصنوعی: هر بار که آرزوی دیدارت را میکنم، پاسخ او این است که هرگز مرا نخواهی دید.
هاله خط ماه رویش را گرفت
ای دل آوخ گو که جای آوخ است
هوش مصنوعی: دل، میگوید که وقتی خطی از نور ماه بر چهره او افتاد، افسوس و اندوهی در دل احساس میکند که گویی باید آهی بزند.
چون بلند اقبال رویش هر که دید
طالعش مسعود و بختش فرخ است
هوش مصنوعی: هر کسی که چهرهی زیبا و خوشبختی او را ببیند، متوجه میشود که سرنوشتش خوب و بختش خوش است.