شمارهٔ ۳۵۹
دل به من گوید ز غم کز شهر در هامون رویم
من بدوگویم بیا تا زاینجهان بیرون رویم
هر دوحیرانیم وسرگران به کارخویشتن
راه دور و پای لنگ وتوشه ای نه چون رویم
نیست چون پائی به زانو ره رویم وخون دل
قوت جان سازیم وزاینجا با دل پرخون رویم
بوی لیلی برمشام ما نیامد ز این دیار
تا به هر جائی که لیلی هست چون مجنون رویم
اهل میخانه همه گویند گلگون چهره اند
ما هم آنجا ز اشک خونین با رخ گلگون رویم
بر دردولت سرای یار اگر ندهند بار
صد دلیل آریم ودر پیشش به صدافسون رویم
چون بلند اقبال داردعزم کوی آن صنم
خیز ای دل تاکه ما هم همرهش اکنون رویم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل به من گوید ز غم کز شهر در هامون رویم
من بدوگویم بیا تا زاینجهان بیرون رویم
هوش مصنوعی: دل به من میگوید که از غم و اندوهی که در این شهر دارم، فرار کنم. من در پاسخ به دل میگویم بیام تا از این دنیای پر از مشکلات، دور شویم.
هر دوحیرانیم وسرگران به کارخویشتن
راه دور و پای لنگ وتوشه ای نه چون رویم
هوش مصنوعی: ما هر دو در تعجب و سردرگمی به سر میبریم و در مورد کار خود نگران هستیم. به دلیل فاصله زیاد و مشکلاتی که داریم، هیچ تکیهگاهی در دستمان نیست که به سمت آن برویم.
نیست چون پائی به زانو ره رویم وخون دل
قوت جان سازیم وزاینجا با دل پرخون رویم
هوش مصنوعی: هرگز چون کسی که با زانوانش راه میرود، زندگی نمیکنم و با درد دل، قوت زندگیام را فراهم میکنم و از اینجا با دلی پر از غم و اندوه میروم.
بوی لیلی برمشام ما نیامد ز این دیار
تا به هر جائی که لیلی هست چون مجنون رویم
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر بیان میکند که حضور و یاد لیلی برای او خیلی دور و در دسترس نیست. او از دیاری که در آن زندگی میکند، احساس تنهایی و دوری از عشقش را حس میکند و تصمیم دارد به هر جایی که ممکن است لیلی باشد برود، حتی اگر این سفر او را مانند مجنون کند.
اهل میخانه همه گویند گلگون چهره اند
ما هم آنجا ز اشک خونین با رخ گلگون رویم
هوش مصنوعی: همه کسانی که در میخانه هستند میگویند چهرهشان سرخ و زیباست، اما من هم در آنجا با صورت گلگون به دلیل اشکهای خونینم میروم.
بر دردولت سرای یار اگر ندهند بار
صد دلیل آریم ودر پیشش به صدافسون رویم
هوش مصنوعی: اگر به خانه ی محبوب اجازه ورود ندهند و بار خود را نتوانیم ببریم، صدها دلیل میآوریم و با هزاران ترفند به سمت او خواهیم رفت.
چون بلند اقبال داردعزم کوی آن صنم
خیز ای دل تاکه ما هم همرهش اکنون رویم
هوش مصنوعی: زمانی که نصیب خوبی نصیب کسی شود و او به سمت معشوقش میرود، ای دل، برخیز و آماده باش تا ما نیز همراه او به آن مکان برویم.