گنجور

شمارهٔ ۳۵۸

کسی نشدخبر از حال ما که ما چونیم
خبرشدند همین قدر را که دلخونیم
ز شور شکر شیرین لبی چوفرهادیم
ز عشق طلعت لیلی رخی چومجنونیم
اگر چه زرد رخانیم از غم دلدار
به صدرمیکده بنگر که چهر گلگونیم
ز شورعشق ندانیم پای را از سر
به حکمت ار چه معلم تر از فلاطونیم
مبین که خرقه ما رفته رهن باده ناب
ز سیم اشک وزر چهره گنج قارونیم
مبین که بی خبرانیم این چنین از خود
که آگه از همه اوضاع ربع مسکونیم
به مهر یار سرشتند عنصر ما را
بیا زحق مگذر بین که طرفه معجونیم
به عشق طلعت دلبر هر آن چه وصف کنیم
که ما چنین وچنانیم صد ره افزونیم
به نطق شکر وشهدیم چون بلنداقبال
به کام اگر چه بسی تلخ تر ز افیونیم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کسی نشدخبر از حال ما که ما چونیم
خبرشدند همین قدر را که دلخونیم
هوش مصنوعی: هیچ‌کس از احوال ما خبر ندارد؛ تنها به همین اندازه می‌دانند که دل‌خون و غمگین هستیم.
ز شور شکر شیرین لبی چوفرهادیم
ز عشق طلعت لیلی رخی چومجنونیم
هوش مصنوعی: به خاطر عشق و شوقی که داریم، شیرینی لبان محبوب به ما انرژی و شادی می‌بخشد. مانند فرهاد که به خاطر عشق لیلی مجنون شده، ما نیز در عشق او به شدت دلبسته‌ایم.
اگر چه زرد رخانیم از غم دلدار
به صدرمیکده بنگر که چهر گلگونیم
هوش مصنوعی: هرچند که صورت ما از غم معشوق زرد شده است، اما اگر به میخانه نگاه کنی، چهره‌ام مانند گل سرخ است.
ز شورعشق ندانیم پای را از سر
به حکمت ار چه معلم تر از فلاطونیم
هوش مصنوعی: از هیجان عشق نمی‌دانیم که کار را با پای آغاز کنیم یا با سر. هرچند معلمی چون افلاطون هم داریم.
مبین که خرقه ما رفته رهن باده ناب
ز سیم اشک وزر چهره گنج قارونیم
هوش مصنوعی: نشان نده که لباس زهد و عرفان ما به خاطر شراب خالص و زیبا رها شده است؛ ما از اشک و زیبایی چهره‌مان مانند گنج قارون ارزشمند و پرارزشیم.
مبین که بی خبرانیم این چنین از خود
که آگه از همه اوضاع ربع مسکونیم
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که نباید فکر کنیم که بی‌خبر و ناآگاه هستیم، زیرا در واقع در شناخت و درک مسائل و اوضاع مختلف توانایی داریم. ما با وجود اینکه ممکن است ظاهراً بی‌فکر به نظر برسیم، اما در حقیقت از وضعیت‌های پیرامون خود آگاهی داریم.
به مهر یار سرشتند عنصر ما را
بیا زحق مگذر بین که طرفه معجونیم
هوش مصنوعی: محبت محبوب، ماهیت وجود ما را شکل داده است. بیا از حق غافل نشو و ببین که ما چقدر عجیب و خاص هستیم.
به عشق طلعت دلبر هر آن چه وصف کنیم
که ما چنین وچنانیم صد ره افزونیم
هوش مصنوعی: به خاطر عشق زیبایی معشوق، هر چه که درباره او بگوییم و توصیف کنیم، هیچ کم از حقیقت ندارد و حتی بیشتر از آن چیزی است که برای او بیان می‌کنیم.
به نطق شکر وشهدیم چون بلنداقبال
به کام اگر چه بسی تلخ تر ز افیونیم
هوش مصنوعی: ما با سخنانی شیرین و خوشمزه صحبت می‌کنیم، مثل کسی که بسیار خوشبخت و پرتوان است. هرچند که در عمق وجودمان، ممکن است طعم‌ها و احساسات تلخ‌تری را تجربه کنیم.