گنجور

شمارهٔ ۳۳۴

تونوبهار منی نوبهار را چکنم
به پیش عارض تو لاله زار را چکنم
توسروقد به کنارم نشسته ای شب وروز
صفای سرو ولب جویبار راچکنم
به باغ رفتم وشیدا شدم ز صوت هزار
توچون به صوت درآئی هزار راچکنم
قرار از دل من زلف بیقرار توبرد
به بی قراری زلفت قرار راچکنم
ز چین زلف تو دامان من پر است از مشک
عبیر وعنبر و مشک تتار را چکنم
شنیده ام که تو را بر سر است عزم سفر
توگر روی به سفر من دیار را چکنم
به ناله ها که زدل می کشد بلند اقبال
دگر نوای نی وچنگ وتار را چکنم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تونوبهار منی نوبهار را چکنم
به پیش عارض تو لاله زار را چکنم
هوش مصنوعی: تو بهار من هستی، پس بهار را چکار کنم؟ برای زیبایی چهره‌ات، باغ لاله را چکار کنم؟
توسروقد به کنارم نشسته ای شب وروز
صفای سرو ولب جویبار راچکنم
هوش مصنوعی: تو در کنارم نشسته‌ای، روز و شب با زیبایی قامت تو و لب جویبار مشغول لذت بردن هستم.
به باغ رفتم وشیدا شدم ز صوت هزار
توچون به صوت درآئی هزار راچکنم
هوش مصنوعی: به باغ رفتم و مجذوب شدم از صدای هزاران پرنده. وقتی که صدای تو می‌آید، من نیز هزاران داستان را در دل دارم که می‌خواهم بازگو کنم.
قرار از دل من زلف بیقرار توبرد
به بی قراری زلفت قرار راچکنم
هوش مصنوعی: دل من به خاطر زلف‌های بی‌قرار تو آرامش خود را از دست داده است و حالا می‌خواهم این آرامش را با زلف‌های تو که باعث بی‌قراری‌ام شده‌اند، عوض کنم.
ز چین زلف تو دامان من پر است از مشک
عبیر وعنبر و مشک تتار را چکنم
هوش مصنوعی: ز چین و شکن زلف تو، دامن من از عطرهای خوشبو مثل مشک و عنبر پر شده است. حالا نمی‌دانم چه کار کنم.
شنیده ام که تو را بر سر است عزم سفر
توگر روی به سفر من دیار را چکنم
هوش مصنوعی: من شنیده‌ام که تو قصد سفری داری. اگر به سفر بروی، من برای دیار خود چه کار کنم؟
به ناله ها که زدل می کشد بلند اقبال
دگر نوای نی وچنگ وتار را چکنم
هوش مصنوعی: به صداهایی که از دل برمی‌خیزد، توجهم را جلب می‌کنم و احساس می‌کنم که باید بار دیگر صدای نی، چنگ و تار را بشنوم.