گنجور

شمارهٔ ۳

نگار من چو پی رقص از میان جهدا
چنان جهد که زعشقش دلم ز جان جهدا
جهد ز ابرو ومژگانش غمزه ها به دلم
چو تیر رستم دستان که ازکمان جهدا
ز دل به دیده مرا خون ز دیده بر رخ من
چنان که آب ز فواره ناگهان جهدا
دلم ز طره اومی جهد به عارض او
چوبلبلی که ز سنبل به ارغوان جهدا
شب فراق وی آهی که می کشم از دل
شراره آه دل من بر آسمان جهدا
عجب نه کز غم آن ترک آتشین رخسار
شرار آتشم از مغز استخوان جهدا
به حسن کی چو رخش ماه آسمان شود!
به رقص کی چو قدش سرو بستان جهدا
شرار آه جهد از دل بلند اقبال
مثال تیر شهابی که هر زمان جهدا
سزد که دعوی پیغمبری کنم در شعر
براق فکرت من چون به لامکان جهدا

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نگار من چو پی رقص از میان جهدا
چنان جهد که زعشقش دلم ز جان جهدا
هوش مصنوعی: عشق من برای محبوبم آنقدر عمیق و پرشور است که وقتی او می‌رقصد، من نیز با تمام وجودم برای او تلاش می‌کنم و قلبم برایش از ته دل می‌تپد.
جهد ز ابرو ومژگانش غمزه ها به دلم
چو تیر رستم دستان که ازکمان جهدا
هوش مصنوعی: با تلاشی که از ابرو و مژگان او می‌بینم، نگاه‌های او مانند تیرهایی به دل من می‌نشیند، همچنان که تیر رستم از کمان رها می‌شود.
ز دل به دیده مرا خون ز دیده بر رخ من
چنان که آب ز فواره ناگهان جهدا
هوش مصنوعی: از دل من اشک مثل خون سرازیر شده و بر صورت من شبیه آب از فواره به یکباره می‌ریزد.
دلم ز طره اومی جهد به عارض او
چوبلبلی که ز سنبل به ارغوان جهدا
هوش مصنوعی: دل من به خاطر زیبایی‌های او، مثل چوب‌لباسی که از گل سنبل به گل ارغوان می‌جهد، بی‌تاب و هیجان‌زده است.
شب فراق وی آهی که می کشم از دل
شراره آه دل من بر آسمان جهدا
هوش مصنوعی: در شب جدایی از او، آهی عمیق از دل می‌کشم که آتشین و سوزان است و به آسمان می‌رسد.
عجب نه کز غم آن ترک آتشین رخسار
شرار آتشم از مغز استخوان جهدا
هوش مصنوعی: عجب نیست که به خاطر درد و غم آن دختر با چهره آتشین، همچنان شعله‌ای از آتش درونم زبانه می‌کشد و بر جانم اثر می‌گذارد.
به حسن کی چو رخش ماه آسمان شود!
به رقص کی چو قدش سرو بستان جهدا
هوش مصنوعی: زیبایی چهره‌اش مانند ماه در آسمان است و نمی‌توان با رقصش که همانند قامت سرو در باغ است، رقابت کرد.
شرار آه جهد از دل بلند اقبال
مثال تیر شهابی که هر زمان جهدا
هوش مصنوعی: آتش دل با ناله‌ای بلند می‌جوشد، همچون تیر شهابی که هر لحظه به سمت آسمان پرتاب می‌شود.
سزد که دعوی پیغمبری کنم در شعر
براق فکرت من چون به لامکان جهدا
هوش مصنوعی: شایسته است که من در شعر خود ادعای پیامبری کنم، زیرا افکار من مانند مرکب پرسرعتی در فضایی بی‌حد و مرز به پرواز درمی‌آید.