گنجور

شمارهٔ ۲۹۳

من اگر دور از توام پیش توام
با همه بیگانه و خویش توام
بی خبر از کفر ودینم کرده عشق
این قدر دانم که درکیش توام
پادشاهی را نیارم درنظر
فخر من این بس که درویش توام
خواهم ای ساقی ز می مستم کنی
من نه دربند کم وبیش توام
خوشتر است از نوشدارو درد تو
بهتر است از انگبین نیش توام
زهر کز دست تو از تریاق به
به زجدوار آمده بیش توام
چون بلنداقبال دل ریشم مدام
تا توگفتی مرهم ریش توام

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من اگر دور از توام پیش توام
با همه بیگانه و خویش توام
هوش مصنوعی: هرچند که از تو دورم، اما همیشه در قلب و ذهنم تو هستی و با همه، چه غریبه و چه آشنا، احساس نزدیکی به تو دارم.
بی خبر از کفر ودینم کرده عشق
این قدر دانم که درکیش توام
هوش مصنوعی: عشق مرا به جایی رسانده که نه به کفر فکر می‌کنم و نه به دین. تنها می‌دانم که در مسیر تو هستم و به تو وابسته‌ام.
پادشاهی را نیارم درنظر
فخر من این بس که درویش توام
هوش مصنوعی: من هرگز پادشاهی را در نظر نمی‌آورم، زیرا بزرگترین افتخار من این است که درویش هستم.
خواهم ای ساقی ز می مستم کنی
من نه دربند کم وبیش توام
هوش مصنوعی: من از تو می‌خواهم که مرا با نوشیدن می مست کنی، چون من در بند هیچ کم و زیادی نیستم.
خوشتر است از نوشدارو درد تو
بهتر است از انگبین نیش توام
هوش مصنوعی: دوست داشتن تو برای من از هر چیزی شیرین‌تر است و درد و رنجی که به من می‌زنی، برایم باارزش‌تر از شیرینی عسل است.
زهر کز دست تو از تریاق به
به زجدوار آمده بیش توام
هوش مصنوعی: زهر از دست تو کم‌تریاق بهتری دارم، این درد و رنج که دارم بیشتر از تو است.
چون بلنداقبال دل ریشم مدام
تا توگفتی مرهم ریش توام
هوش مصنوعی: هرگاه که دل شکسته‌ام امیدوار می‌شود، به خاطر این است که تو گفتی من تسکین‌دهنده‌ی زخم‌های تو هستم.