گنجور

شمارهٔ ۲۷۱

ای رخت آئینه انوار حق
ای دلت گنجینه اسرار حق
نیست درعالم به غیر از مهر تو
هیچ نقدی رایج بازار حق
حق بنای خلق عالم چون نمود
در بر خالق بدی معمار حق
مختصر گویم کسی غیر ازتو نیست
پیشکار ومحرم دربار حق
کن نظر درکار من ای آنکه نیست
جز تو کس مختار اندر کار حق
منکر حق تو شد کافر بلی
گشت کافر هر که کرد انکار حق
کی بلنداقبال گرددکس چو من
تا نگردد قابل دیدار حق

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای رخت آئینه انوار حق
ای دلت گنجینه اسرار حق
هوش مصنوعی: ای لباس تو آینه‌ای از نور الهی است و دل تو گنجینه‌ای از اسرار الهی.
نیست درعالم به غیر از مهر تو
هیچ نقدی رایج بازار حق
هوش مصنوعی: در جهان هیچ چیز به جز محبت و عشق تو ارزش و اعتبار ندارد.
حق بنای خلق عالم چون نمود
در بر خالق بدی معمار حق
هوش مصنوعی: خداوند به عنوان معمار بزرگ، آفرینش جهان را به زیبایی طراحی کرده است، و این نشان می‌دهد که تمام موجودات به نوعی از وجود او نشأت گرفته‌اند.
مختصر گویم کسی غیر ازتو نیست
پیشکار ومحرم دربار حق
هوش مصنوعی: به طور خلاصه بگویم، هیچ کس غیر از تو در دربار خداوند، نزدیک و مورد اعتماد نیست.
کن نظر درکار من ای آنکه نیست
جز تو کس مختار اندر کار حق
هوش مصنوعی: به او توجه کن ای کسی که جز تو کسی را ندارم، تو تنها کسی هستی که در امور حق قدرت و اختیار داری.
منکر حق تو شد کافر بلی
گشت کافر هر که کرد انکار حق
هوش مصنوعی: هر کسی که حق تو را انکار کند، بی‌گمان کافر است و به کفر مبتلا شده است.
کی بلنداقبال گرددکس چو من
تا نگردد قابل دیدار حق
هوش مصنوعی: هیچ‌کس به اندازه من شایسته دیدار حقیقت نخواهد شد، مگر آنکه عنایت و fortuna به او روی آورد.