گنجور

شمارهٔ ۲۴۰

دل تومایل جفا است هنوز
دل من بر سر وفا است هنوز
ای به بالا بلا مرا دل وجان
به بلای تومبتلا است هنوز
ای که پرسی خبر ز حال دلم
از فراق تو در بلا است هنوز
جان به راه تودادم ودل تو
از من خسته نارضا است هنوز
با رقیبی همی به عیش وطرب
کینه وجور تو به ما است هنوز
کشتی وناخدای شکست وبخست
دل تو غافل از خدا است هنوز
نشوی همچو من بلنداقبال
زآنکه قلب تو بی صفا است هنوز

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل تومایل جفا است هنوز
دل من بر سر وفا است هنوز
هوش مصنوعی: دل تو همچنان به ستم و بی‌رحمی گرایش دارد، اما دل من هنوز بر سر عهد و وفا باقی مانده است.
ای به بالا بلا مرا دل وجان
به بلای تومبتلا است هنوز
هوش مصنوعی: ای کسی که در بلندای مشکل، دل و جانم به درد ناشی از عشق تو گرفتار شده هنوز.
ای که پرسی خبر ز حال دلم
از فراق تو در بلا است هنوز
هوش مصنوعی: ای کسی که دربارهٔ حال دلم از دوری تو سؤال می‌کنی، هنوز در درد و رنج این دوری به سر می‌برم.
جان به راه تودادم ودل تو
از من خسته نارضا است هنوز
هوش مصنوعی: من جانم را برای تو فدای کرده‌ام، اما هنوز دل تو از من ناراضی و خسته است.
با رقیبی همی به عیش وطرب
کینه وجور تو به ما است هنوز
هوش مصنوعی: با وجود اینکه ما سرگرم شادی و خوشگذرانی هستیم، اما کینه و ستم تو هنوز هم گریبان‌گیر ماست.
کشتی وناخدای شکست وبخست
دل تو غافل از خدا است هنوز
هوش مصنوعی: کشتی و ناخدایش در طوفان شکست خورده‌اند و دل تو هنوز از یاد خدا غافل است.
نشوی همچو من بلنداقبال
زآنکه قلب تو بی صفا است هنوز
هوش مصنوعی: نمی‌توانی مانند من با شانس و اقبال بلند باشی، چون هنوز قلبت بی‌صافاست و پاکی ندارد.