گنجور

شمارهٔ ۲۳۶

بس دل مرده زنده گردد باز
گر دهانت به خنده گردد باز
زلف تو سر کشی کند تا کی
گو که تا سرفکنده گردد باز
بنده ای کوگرفته آزادی
پیش روی تو بنده گردد باز
مرغ دل بال وپر زند خواهد
که پر وبال کنده گردد باز
کس نخواهد شدن کم از مردن
کرم پشه پرنده گردد با ز
هر چه گند نمک زنند بر او
گر نمک رفت گنده گردد باز
به سر تربت بلند اقبال
کن گذر تا که زنده گردد باز

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بس دل مرده زنده گردد باز
گر دهانت به خنده گردد باز
هوش مصنوعی: بسیاری از دل‌های پژمرده و ناامید دوباره زنده می‌شوند اگر تنها لبخندی بر لبانت باشد.
زلف تو سر کشی کند تا کی
گو که تا سرفکنده گردد باز
هوش مصنوعی: موهای تو تا چه زمانی مرا به خود می‌کشد؟ بگو که تا چه زمانی باید سر به زیر شوم و تسلیم شوم؟
بنده ای کوگرفته آزادی
پیش روی تو بنده گردد باز
هوش مصنوعی: کسی که در برابر تو آزادی را در دست دارد، دوباره به بندگی درمی‌آید.
مرغ دل بال وپر زند خواهد
که پر وبال کنده گردد باز
هوش مصنوعی: پرنده دل آرزو دارد که بال و پرش را بگشاید و آزاد شود، تا بتواند دوباره پرواز کند.
کس نخواهد شدن کم از مردن
کرم پشه پرنده گردد با ز
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌خواهد که کمتر از مردن خود را تنزل دهد، چرا که پشه‌ای که به کرم تبدیل شده، دیگر نمی‌تواند به پرنده‌ای تبدیل شود.
هر چه گند نمک زنند بر او
گر نمک رفت گنده گردد باز
هوش مصنوعی: هر چیزی که به آن آسیب برسانند یا بد کنند، اگر شرایط به گونه‌ای باشد که آن چیز از بین برود، بار دیگر به حالت قبل خود باز می‌گردد و به وضوح خود را نشان می‌دهد.
به سر تربت بلند اقبال
کن گذر تا که زنده گردد باز
هوش مصنوعی: به سر قبر بلند و با افتخار اقبال برو و به آنجا سر بزن تا دوباره زندگی به آن بخشیده شود.