شمارهٔ ۲۲۶
التفاتی به ما ندارد یار
که زما یاد می نیارد یار
یار ما ابرر حمت است ودریغ
هیچ برکشت ما نبارد یار
اینکه دایم ز دیده خونبارم
دل ما را همی فشارد یار
مگر از بندگان درگه خویش
بنده اش را نمی شمارد یار
نه چه گفتم ز بیخودی که به خود
مر مرا وانمی گذارد یار
دمبدم فیض بخش روح من است
نکند از عطا مرا رد یار
نبود کس چومن بلنداقبال
کام من را اگر برآرد یار
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
التفاتی به ما ندارد یار
که زما یاد می نیارد یار
هوش مصنوعی: یار به ما توجهی ندارد و از ما هیچ یاد نکرده است.
یار ما ابرر حمت است ودریغ
هیچ برکشت ما نبارد یار
هوش مصنوعی: دوست ما چون ابر رحمت است و برای ما هیچ وقت کمبودی احساس نمیشود.
اینکه دایم ز دیده خونبارم
دل ما را همی فشارد یار
هوش مصنوعی: همیشه به خاطر گریان بودن چشمم، دل من تحت فشار قرار میگیرد و این همه به خاطر محبوبم است.
مگر از بندگان درگه خویش
بنده اش را نمی شمارد یار
هوش مصنوعی: آیا محبوبش، بندهای از بندگان خود را نمیشناسد؟
نه چه گفتم ز بیخودی که به خود
مر مرا وانمی گذارد یار
هوش مصنوعی: در این گفتار، بیان شده که نمیدانم چه گفتهام، ولی عشق و معشوقم به قدری درگیرم کرده که حتی نمیتواند مرا تنها بگذارد.
دمبدم فیض بخش روح من است
نکند از عطا مرا رد یار
هوش مصنوعی: هر لحظه، لطف و محبت الهی به من میرسد، امیدوارم که دوستم مرا از این نعمت محروم نکند.
نبود کس چومن بلنداقبال
کام من را اگر برآرد یار
هوش مصنوعی: اگر هیچکس دیگری نتواند به خواستههایم برسد، تنها یارم میتواند کام من را شیرین کند.