شمارهٔ ۱۰
از پریشانی من گر خبری بود تو را
به من و حال دل من نظری بود تو را
زنده گردم زِلحد رقص کنان برخیزم
بعد مرگ ار به مزارم گذری بود تو را
به شبیه قد و رخسار بت من بودی
به سرای سروچمن گر قمری بود تو را
یا که چون طره او مشک ترت بود ثمر
یاخرامیدن و پای دگری بود تو را
دل چون آهن آن سیم بدن نرم شدی
اگر ای آه دل من اثری بود تو را
بخت خوابیده من چشم گشودی از خواب
ای شب هجر گر از پی سحری بود تو را
چون من خون شده دل بود بلند اقبالت
گر به دل عشق بت سیم بری بود تو را
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از پریشانی من گر خبری بود تو را
به من و حال دل من نظری بود تو را
هوش مصنوعی: اگر از بیقراری و نگرانیم خبری داشته باشی، به من فکر کن و به حال دل من توجهی داشته باش.
زنده گردم زِلحد رقص کنان برخیزم
بعد مرگ ار به مزارم گذری بود تو را
هوش مصنوعی: پس از مرگ، اگر فرصتی برای دیدن من وجود داشته باشد، با شادی و سرور از لحد برمیخیزم و زندگی دوبارهای تجربه میکنم.
به شبیه قد و رخسار بت من بودی
به سرای سروچمن گر قمری بود تو را
هوش مصنوعی: اگر شبیه به قد و زیبایی معشوق من بودی، در باغ سروی که در آن نشستهام، مانند قمری بودی.
یا که چون طره او مشک ترت بود ثمر
یاخرامیدن و پای دگری بود تو را
هوش مصنوعی: یا مانند گیسوانش که بوی مشک میدهد، میوهای است در انتظار چیدن، و این زیبایی در حرکت و طراوت اوست که تو را به شگفتی وادار میکند.
دل چون آهن آن سیم بدن نرم شدی
اگر ای آه دل من اثری بود تو را
هوش مصنوعی: اگر دل من مانند آهن محکم شود، این بدن نرم و لطیف نیز متاثر خواهد شد. ای آه، اگر تو تأثیری بر من داشته باشی.
بخت خوابیده من چشم گشودی از خواب
ای شب هجر گر از پی سحری بود تو را
هوش مصنوعی: شکوه نیکبختی من، بعد از مدتها خواب، حالا بیدار شده است. ای شب جدایی اگر تو از روی سحرگاه به دنبال من آمدهای.
چون من خون شده دل بود بلند اقبالت
گر به دل عشق بت سیم بری بود تو را
هوش مصنوعی: وقتی دل من از عشق خون شده است، نشان از آن است که ممکن است شادی و خوشبختی زیادی نصیبت باشد، اگر در دل تو عشق و محبت برای معشوقی که زیبای شمایل است وجود داشته باشد.