گنجور

غزل شمارهٔ ۹۹۷

گرفتار رسوم اندیشهٔ آرام‌ کم دارد
عقاید آنچه دارد خدمت دیر و حرم دارد
دماغ آرمیدن نیست با گل‌، شبنم ما را
در این آیینه ‌گر آبی‌ست چون تمثال رم دارد
از این ‌صحرای ‌وحشت ‌چون ‌شرر دیگر چه بردارم
همه ‌گر سر توان برداشتن حکم قدم دارد
خرد را از بساط می‌پرستان نیست جان بردن
که هر ساغر ز موج می به ‌کف تیغی علم دارد
نوای خامشان در پردهٔ دود دل است اینجا
نگویی شمع تنها گریه دارد، ناله هم دارد
گسستن سخت دشوارست زنار محبت را
برهمن رشته‌واری از رگ‌ سنگ‌ صنم دارد
به وقت رخصت یاران تواضع می‌شود لازم
قد پیران به آهنگ وداع عمر، خم دارد
اگر مردی در تخفیف اسباب تعلق زن
کز انگشت دگر انگشت نر یک بند کم دارد
بود در طینت بی‌مغز حفظ‌ گفتگو مشکل
برون ریزد دهانش هرچه انبان در شکم دارد
بغیر از وهم ‌کو سرمایه تا بر نقد خرد نازی
همان در کیسهٔ دریاست‌ گر گاهی درم دارد
ز خاک‌شور نتوان بیش از این حاصل طمع‌ ‌کردن
به ‌حسرت هم اگر جان می‌دهد ممسک ‌کرم دارد
خموشی ربط آهنگ جنونم نگسلد بیدل‌
ز ساز دل مشو غافل تپیدن زیر و بم دارد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: پروژهٔ بازبینی OCR

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گرفتار رسوم اندیشهٔ آرام‌ کم دارد
عقاید آنچه دارد خدمت دیر و حرم دارد
هوش مصنوعی: فردی که در چارچوب‌های قدیمی و سنتی فکر می‌کند، به‌ندرت از عقاید جدید بهره‌مند می‌شود و آنچه را که دارد، معمولاً در سادگی و نیایش به خدمات دیرین و مکان‌های مقدس می‌بیند.
دماغ آرمیدن نیست با گل‌، شبنم ما را
در این آیینه ‌گر آبی‌ست چون تمثال رم دارد
هوش مصنوعی: آرام گرفتن در کنار گل‌ها برای ما ممکن نیست، اگر شبنم در این آینه آبی باشد، مانند تصویری است که رمزی در آن نهفته است.
از این ‌صحرای ‌وحشت ‌چون ‌شرر دیگر چه بردارم
همه ‌گر سر توان برداشتن حکم قدم دارد
هوش مصنوعی: در این بیابان پر از ترس و وحشت، وقتی که آتش در وجودم شعله‌ور است، چه چیزی باید به همراه ببرم؟ هرگز نمی‌توان از پا درآمد و پیشرفتی داشت.
خرد را از بساط می‌پرستان نیست جان بردن
که هر ساغر ز موج می به ‌کف تیغی علم دارد
هوش مصنوعی: خرد و دانش در بین کسانی که تنها به لذت‌های مادی می‌پردازند، جایگاهی ندارد. چرا که هر لیوان شراب، از امواج آن یک تیغ خطرناک به همراه دارد و می‌تواند آسیب زننده باشد.
نوای خامشان در پردهٔ دود دل است اینجا
نگویی شمع تنها گریه دارد، ناله هم دارد
هوش مصنوعی: در اینجا، صدای کسانی که در سکوت و تاریکی به سر می‌برند، نشان‌دهندهٔ غم و اندوهی عمیق است. در واقع، این فضا به گونه‌ای است که حتی شمع، که به نور و روشنی شناخته می‌شود، تنها نیست و در سکوت خود هم ناله و گریه‌ای دارد. این بیان، نشان‌دهندهٔ هم‌ذات‌پنداری با احساساتی است که در دل‌ها و روح‌ها پنهان شده‌اند.
گسستن سخت دشوارست زنار محبت را
برهمن رشته‌واری از رگ‌ سنگ‌ صنم دارد
هوش مصنوعی: گسستن پیوند محبت بسیار دشوار است، زیرا این پیوند همچون رشته‌ای محکم و مستحکم از رگ‌های سنگی معشوق ساخته شده است.
به وقت رخصت یاران تواضع می‌شود لازم
قد پیران به آهنگ وداع عمر، خم دارد
هوش مصنوعی: در زمان خداحافظی، تواضع و فروتنی ضروری می‌شود. در این لحظه، بزرگ‌ترها به نشانهٔ وداع و پایان عمر، سرشان را خم می‌کنند.
اگر مردی در تخفیف اسباب تعلق زن
کز انگشت دگر انگشت نر یک بند کم دارد
هوش مصنوعی: اگر مردی بخواهد در مواردی که به وابستگی‌های زن مربوط می‌شود تخفیف قائل شود، باید بداند که هر چه کمتر به او وابسته شود، کم‌کم از مشکلات و بارهای ارتباطی کاسته می‌شود.
بود در طینت بی‌مغز حفظ‌ گفتگو مشکل
برون ریزد دهانش هرچه انبان در شکم دارد
هوش مصنوعی: در ذات افرادی که فاقد فکر و اندیشه هستند، حفظ و نگه‌داری از گفت‌وگو دشوار است و هر آنچه را که در درون خود دارند، بدون کنترل بیان می‌کنند.
بغیر از وهم ‌کو سرمایه تا بر نقد خرد نازی
همان در کیسهٔ دریاست‌ گر گاهی درم دارد
هوش مصنوعی: به جز خیال و توهم، هیچ دارایی دیگری برای تو وجود ندارد. مگر اینکه مرواریدی در دل دریا داشته باشی که گهگاهی به آن دسترسی پیدا کنی.
ز خاک‌شور نتوان بیش از این حاصل طمع‌ ‌کردن
به ‌حسرت هم اگر جان می‌دهد ممسک ‌کرم دارد
هوش مصنوعی: از زمین خشک و بی‌برکت نمی‌توان بیشتر از این انتظار داشت. حتی اگر انسان از حسرت بمیرد، باز هم نمی‌تواند از لطف و کرم بی‌نهایت خداوند بهره‌مند شود.
خموشی ربط آهنگ جنونم نگسلد بیدل‌
ز ساز دل مشو غافل تپیدن زیر و بم دارد
هوش مصنوعی: سکوت نمی‌تواند پیوند آهنگ جنون من را قطع کند، بیدل. از ساز دل غافل نباش که تپش‌های آن هم نواها و زیر و بم‌های خاص خود را دارد.

حاشیه ها

1396/06/03 15:09
زهره نامدار

ببخشید معنی این دو مصرع را می خواهم:
"درین آئینه گر آبیست چون تمثال رم دارد"
"کز انگشت دگر انگشت نر یک بند کم دارد"

1399/08/07 00:11
امین

درود بر شما
به گمانم در بیت دهم "خود" به اشتباه "خرد" تایپ شده است. بررسی بفرمایید.

1399/08/07 00:11
امین

درود بر شما
به گمانم در بیت دهم "خود" به اشتباه "خرد" تایپ شده است. بررسی بفرمایید.